تاریخ انتشار | 14 ژوئن 2021 |
---|---|
فرمت فایل | قابل ویرایش – ورد – word |
تعداد صفحات | 100صفحه |
مدیریت سرمایه در گردش شامل تصمیماتی در مورد میزان و ترکیب داراییهای جاری و بدهیهای جاری و تصمیمات سرمایهگذاری در داراییها میباشد. ايجاد تعادل در داراييهاي جاري و بدهيهای جاري از اهميت خاصي برخوردار است بهطوري كه تصميمگيري در مورد يكي بر ديگري نيز تأثير ميگذارد. حال در این بین رفتار مدیران نیز حائز اهمیت است. مدیران با اتخاذ سیاستهای مناسب موجب حیات بنگاههاي اقتصادي بستگی دارند. چراکه حیات آنها تا ميزان زيادي به مديريت منابع مربوط است، زيرا فعاليتهاي عملياتي در يك دوره كه معمولاً يك سال است به شناخت سرمايه در گردش و مديريت مطلوب آن مربوط ميشود، سرمايه در گردش اصولاً با هدف افزايش سود تعيين نميشود بلكه مديران درصدد بر ميآيند تا به نقدينگي مطلوبي برسند و بتوانند در سايه آن اهداف سودآور شركت را تامين كنند. حاکمیت شرکتی و سازوکارهای مربوط به آن میتوانند بر سیاستهای متخذه بر مدیریت سرمایه در گردش (بلاخص جسورانه) تأثیرگذار باشد.
در اين تحقيق سعي برآن است تا با استفاده از مفاهيم و تئوريهاي مديريت مالي و مطالعات انجام شده تأثير سیاستهای جسورانه مديريت سرمايه درگردش را بر ثروت سهامداران مورد بررسي قرار گيرد و شواهد لازم جهت پاسخ به سؤالات تحقيق فراهم گردد.
سرمايه درگردش یک واحد انتفاعی مجموعه مبالغی است که در داراییهای جاری سرمایهگذاری میشود که مشتمل بر وجوه نقد، اوراق بهادار، حسابها و اسناد دریافتنی، پیش پرداختها و سفارشات، موجودی مواد و کالای ساخته شده و نیمه ساخته است. تفاوت بدهیهای جاری از داراییهای جاری، خالص سرمایه در گردش تعریف میشود. بدهیهای جاری مشتمل بر حسابها و اسناد پرداختنی، پیش دریافتها، اعتبارات کوتاه مدت و هزینههای معوق است (نیکومرام و همکاران،۱۳۸۹).
مديريت سرمايه در گردش عبارت است از: تعيين حجم و تركيب منابع و مصارف سرمايه در گردش به نحوي كه ثروت سهامداران افزايش يابد (ریموند پینو،۱۳۸۰). مدیریت سرمایه در گردش شامل برنامهریزی و کنترل داراییهای جاری و بدهیهای جاری به شیوهای که خطر ابتلا به ناتوانیهای مالی را از بین ببرد تا از این طریق از تعهدات کوتاه مدت نابجا جلوگیری و سرمایهگذاری بیشازحد در این داراییها نیز تحت کنترل باشند (دونگ و سو، ۲۰۱۰).
اهميت روزافزون سرمايه در گردش در تداوم فعاليت واحد انتفاعی موجب گرديد كه راهبردهايي گوناگونی در رابطه با مديريت سرمايه درگردش مدنظر قرار گيرد. واحدهاي انتفاعي با به كارگيري
راهبردهاي گوناگون در رابطه با مديريت سرمايه در گردش ميتوانند ميزان نقدينگي شركت را تحت تأثير قرار دهند. اين راهبردها ميزان خطر و بازده آنها را مشخص ميكند.
اهمیت مدیریت سرمایه در گردش باعث شده که این موضوع به صورت یک رشته تخصصی مدیریت مالی درآید. در شرکتهای بسیار بزرگ، تعدادی مدیر اجرایی متخصص حضور دارند که بهطور تمام وقت انرژی خود را منحصراً صرف اداره سرمایه در گردش شرکت میکنند. دلایل اهمیت این موضوع به شرح زیر است:
شركتها استراتژيهاي مديريت وجوه نقد خود را بر محور دو هدف تعيين ميكنند:
۱) تهيه و تأمين وجه نقد براي انجام پرداختهاي شركت.
۲) به حداقل رساندن موجوديهايي كه در شركت بهصورت راكد باقي مانده است.
پلاك و كوكورك نيز اهداف مديريت وجوه نقد را افزايش نقدينگي، كنترل جريان نقدي، افزايش ارزش سرمايه و كاهش هزينههاي سرمايه بيان كردهاند و در مطالعهاي كه در جمهوري چك داشتهاند به اين نتيجه رسيدهاند كه بسياري از فعاليتهاي بانكداري و خزانهداري در جمهوري چك بر روي مديريت وجوه نقد كه شامل بودجهبندي سرمايه، مديريت بدهيها، روابط خوب با بانكها، پرداخت به عرضه كنندگان، جمعآوري وجوه از مشتريان، كنترل پول خارجي و گزارش و حمايت فني از اين وظايف متمركز شدهاند. بنابراين ميتوان با توجه به اين وظايف براي مديريت وجوه نقد اين چنين استدلال كرد كه مديريت مناسب و بهينة وجوه نقد بر روي مديريت سرمايهدرگردش سازمان تاثير خواهد گذاشت چرا كه بر روي مدت زمان وصول مطالبات و مدت زمان پرداخت بدهيها تأثير ميگذارد و آنها را در سطح بهينه نگه ميدارد (ژانگ، ۲۰۱۲).
نسبت بدهي
با اين نسبت كل وجوهي كه از محل بدهيها تامين شده محاسبه ميشود و از تقسيم كل بدهيها بر كل داراييها به دست ميآيد. چيو و چنگ (۲۰۰۶) در مطالعهاي كه بر روي عوامل موثر بر مديريت سرمايه در گردش داشتهاند، دريافتند كه نسبت بدهي ارتباط منفي معناداري با چرخه نقدی خالص و نيازمنديهاي سرمايهدرگردش و در نتيجه با مديريت سرمايه در گردش دارد و هر چه ميزان نسبت بدهي بالاتر باشد ميزان سرمايهدرگردش لازم براي عمليات روزمرة سازمان كاهش مييابد (چیو و چنگ، ۲۰۰۶).
جريان نقدي عملياتي
چيو و چنگ (۲۰۰۶) در مطالعة اثر جريان نقدي عملياتي بر روي مديريت سرمايه در گردش دريافتند كه جريان نقدي عملياتي ارتباط مثبت معناداري با چرخه نقدی خالص و ارتباط منفي معنادار با نيازمنديهاي سرمايه در گردش دارد و در نتيجه بر روي مديريت سرمايه در گردش سازمان تأثيرگذار ميباشد (چيو و چنگ، ۲۰۰۶).
ابزارهاي كنترل ريسك
يكي از مرتبطترين ريسكها به سرمايه در گردش سازمان، ريسك نقدينگي ميباشد. ريسك نقدينگي ريسك نبود وجه نقد براي بازپرداخت تعهدات است. عموماً شركتها هنگامي كه به علل مختلف نتوانند محصولات خود را به فروش برسانند (افزايش موجودي كالا)، يا نتوانند وجوه نقد ناشي از فروش را دريافت كنند (وصول مطالبات) و يا اين كه هزينههاي آنها افزايش بيرويه داشته باشد با مشكل نقدينگي مواجه ميشوند. بروز مشكل نقدينگي باعث نقصان در ساختار مالي شركت گرديده و متعاقب آن خريد مواد اوليه و پرداخت تعهدات جاري با مشكل مواجه ميشود.
در اين شرايط مديريت ريسك بهعنوان عاملي مؤثر براي حل مشكل نقدينگي شركتها در نظر گرفته ميشود. گانداولي (۲۰۰۶) بحث ميكند كه مديريت ريسك بخش مهمي از فرآيند جريان نقدي ميباشد و شركتها میتوانند با انجام اقداماتي همچون سياستهاي اعتباري مناسب، هزينههاي بدهي را كاهش داده و ريسك اعتباري خود را بهتر مديريت كنند. ابزارهاي مديريت ريسك زيادي موجود است كه بر روي سرمايه در گردش سازمان تأثير ميگذارد. در اينجا در مورد استفاده از بيمه توضيحات مختصري ارائه ميشود. بيمه يك ابزار است كه به وسيلة آن ريسك دو يا چند نفر يا شركت از طريق مشاركت واقعي يا تعهد شده براي پرداخت به زيان ديده تركيب ميشود و ميتوان مزاياي آن را اين چنين برشمرد (گانداولي، ۲۰۰۶):
۱)افراد يا شركتهايي را كه متحمل خسارات غير مترقبه ميشوند تامين مالي ميكند.
۲) ناراحتيهاي فكري و فيزيكي ناشي از ترس و نگراني بيمهگذار را از بين ميبرد.
۳) منجر به توليد، سطوح قيمت و ساختارهاي قيمت بهينه ميشود.
۴) وجوه مورد نياز براي سرمايهگذاري را مهيا ميكند
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.