مقاله و تحقیق کاملی در خصوص مکاتب انسان شناسی و همچنین انسان کامل از دیدگاه اسلام از جمله امام علی (ع)
تاریخ انتشار | 03 سپتامبر 2018 |
---|---|
تعداد صفحات | 23 صفحه |
فرمت | Word ورد و قابل ویرایش |
مقاله و تحقیق در مورد انسان کامل از نظر اسلام و نظرات بعضي از مكاتب درباره انسان كامل از جمله برخی از آنها مانند مکتب عقل، مکتب عشق، مکتب قدرت، مکتب محبت و معرفت، مکتب عرفان، مکتب سوسياليزم و همچنین دیدگاه و منظر اسلام درباره مکاتب یاد شده و راه هاي شناخت انسان كامل از نظر اسلام و همچنین از نظر امام علی (ع) که در ۲۳ صفحه تنظیم و نوشته شده است.
چكيده :
بسياري از مكاتب شكل گرفته در تاريخ كه براي بشر ساخته شده ، نظريه هاي متفاوتي در مورد انسان كامل معرفي نموده اند كه از مهمترين آنها در كشورهاي اسلامي و شرقي آنها را فلاسفه يا عقليون مي نامند كه بر پايه استدلال و برتري عقل از ديگر خصايص و از ارزشهاي انساني جدا مي كند و ديگر عرفا كه بر پايه شناخت خود و خدا بر اساس اصلاح و تهذيب نفس استوار مي باشد و ديگر مكاتب مانند مكتب محبت بر اساس خودشناسي و مكتب سوسياليزم كه بر جامعه گرايي و دوري از فرديت استوار است و از ديدگاه اسلام درباره هر يك از مكاتب مذكور به روشني بيان نموده است كه انسان كامل بايد تمام ارزش ها و باورهاي درست در او به تكامل رسيده باشد و افراط و تفريطي در كار نباشد و نمونه اين انسان كامل را حضرت علي (ع) مي توان نام برد كه مجموع همه ي اين خصايص والا و ارزش هاي بزرگ انساني در ايشان شكل گرفته است .
مقدمه :
آن چه در اين مقدمه مي گوييم تحت عنوان مكاتب گوناگوني است كه براي مكتبي بودن بشريت به وجود آمده است و هر يك نظريه اي متفاوت درباره كمال انسان يا انسان كامل دارد . شناخت كامل انسان در اصطلاح قدما و انسان ايده آل از نظر آنان لازم و ضروري است كه بيان شود كه چگونه تربيت و اخلاق در هر مكتب بر چه پايه اي براي شناخت انسان كامل و ايده آل وجود دارد و انسان كامل از ديدگاه هاي مكاتب فوق با هم متفاوت است عرفا انسان كامل را در عشق به خدا و فاني شدن در او مي دانند و به شناخت عقلي توجه نمي كنند و بر عكس فلاسفه عقل را در كمال مؤثر مي دانند و هر دوي اين ها اگر چه از نظر اسلام قابل قبول است ولي كافي نمي باشد چون انسان كامل از ديدگاه اسسلام شامل وحدت تمام عقايد و ارزشهاي ديگر مكاتب مانند عرفا و فلاسفه ميشود و در اسلام مجموع كامل ارزشها مي باشد كه انسان به كمال مي رسد .
تعبير انسان كامل :
تعبير انسان كامل در ادبيات اسلامي تا قرن هفتم هجري وجود نداشته است . امروز در اروپا هم اين تعبير خيلي مطرح است ولي براي اولين بار در دنياي اسلام اين تعبير در مورد انسان به كار برده شده است . اولين كسي كه در مورد انسان تعبير انسان كامل را مطرح كرد عارف معروف ، محي الدين عربي اندلسي طائي است . محي الدين عربي پدر عرفان اسلامي است يكي از مسائلي كه اين مرد مطرح كرد مسئله انسان كامل بود كه البته او از ديدگاه عرفان آن را مطرح كرده است .
مكاتب درباره انسان كامل :
مكتب عقل :
به طور كلي نظريات صاحبان مكاتب مختلف درباره ي انسان كامل در چند نظريه ي اساسي خلاصه مي شود .
نظر عقليون يا اصحاب عقل يعني نظر كساني كه به انسان بيشتر از زاويه عقل مي نگريسته اند و گوهر انسان را همان عقل او مي دانسته اند و نه چيز ديگر . عقل هم يعني قوه تفكر و قوه انديشيدن فلاسفه ي قديم از جمله فلاسفه ي قديم خودمان نظير بوعلي سينا اينطور فكر مي كرده اند . آنها مدعي بوده اند كه انسان كامل يعني انسان حكيم و كمال انسان در حكمت انسان است .
مقصود آن ها از حكمت چيست ؟ آيا مقصود آن ها از حكمت همان چيزي است كه ما امروز علم مي گوييم ؟ نه ، مقصودشان از حكمت ، البته حكمت نظري نه عملي ـ « دريافت كلي صحيح از مجموع هستي » است كه غير از علم است ، زيرا علم دريافتي است از بخشي از هستي حكمت از نظر فيلسوف يعني اطلاع كلي از سراسر هستي و از مجموع اندام عالم به طوري كه در آينه ي ذهن حكيم ، سراسر هستي و اندام عالم منعكس شود ؛ يعني همه هستي ـ ولي به صورت مبهم ـ در عقل حكيم ، مشخص شده باشد . انسان كامل به عقيده فلاسفه ، انساني است كه عقلش به كمال رسيده است ؛ به اين معنا كه نقش اندام هستي در ذهنش پيدا شده است .
ولي با چه وسيله اي به اينجا رسيده است ؟ با قدم فكر ، با قدم استدلال و برهان و با قدم منطق حركت كرده تا به اينجا رسيده است ولي فلاسفه تنها به اين قناعت نمي كردند ، مي گفتند دو حكمت وجود دارد : حكمت نظري ـ يعني شناخت عالم و حكمت عملي كه يعني تسلط كامل عقل انسان بر همه ي غرايز و همه ي قوا و نيروهاي وجود خود . آن وقت مي گويند اگر شما در حكمت نظري ، عالم را با فكر و استدلال درك كنيد و در حكمت عملي ، عقل خودتان را بر نفستان مسلط كنيد بطوري كه نفس و قواي نفساني تابع عقل باشند ، شما يك انسان كامل هستيد اين مكتب همان مكتب عقل و حكمت است .
مكتب عشق :
مكتب ديگر در باب انسان كامل ، مكتب عشق است . مكتب عشق همان مكتب عرفان است ، كمال انسان را در عشق كه مقصود ، عشق به ذات حق است ـ و در آنچه كه عشق ، انسان را به آن ميرساند ، مي داند . بر خلاف مكتب عقل كه مكتب حركت نيست و مكتب فكر است ـ حكيم سخن از حركت ندارد ؛ به عقيده ي او همه حركت ها ، حركت ذهن است ـ اين مكتب، مكتب حركت است ، اما حركتي صعودي و عمودي ، نه حركت افقي . در ابتدا كه انسان ميخواهد به كمال برسد حركتش بايد صعودي و عمودي باشد ، يعني حركت به سوي خدا پرواز به سوي خدا . اين ها معتقدند كه سخن، سخن فكر نيست ، سخن عقل نيست ، سخن استدلال نيست؛
سخن ، سخن روح انسان است . به عقيده ي اين ها روح انسان ها واقعاً به طرف حركت معنوي حركت مي كند تا آن جا كه به خدا ميرسد . مكتب عشق اساساً مكتب عقل را تحقير مي كند . مكتب عشق براي رسيدن انسان به كمال ، عقل را كافي نمي داند ميگويد:
عقل جزئي از وجود انسان است ، نه اين كه تمام ذات انسان عقل او باشد عقل مثل چشم يك ابزار است ؛ ذات و جوهر انسان كه عقل نيست ذات و جوهر انسان ، روح است و روح از عالم عشق است و جوهري است كه در آن جز حركت به سوي حق چيز ديگري نيست اين است كه عقل در اين مكتب تحقير مي شود . عرفا هميشه عشق را به آن معنا كه خود مي گويند ـ بر عقل ترجيح مي دهند آنها حرف هاي خاصي دارند ؛ توحيد ، نزد انان معني ديگري دارد ؛ توحيد آنها وحدت وجود است . توحيدي است كه اگر انسان به آن جا برسد همه چيز شكل پيدا مي كند در اين مكتب انسان كامل در آخر ، عين خدا مي شود ؛ اصلاً انسان كامل حقيقي ، خود خداست و هر انساني كه انسان كامل مي شود ، از خودش فاني مي شود و به خدا مي رسد .
مكتب قدرت :
مكتب ديگري در باب انسان كامل وجود دارد كه نه بر « عقل » تكيه دارد و نه بر « عشق » ؛ فقط بر « قدرت » تكيه دارد . انسان كامل يعني انسان مقتدر ، و كمال يعني قدرت يعني اقتدار ، زور در يونان قديم گروهي بودند كه اين ها را « سوفسطائيان » مي گفتند . اين ها در كمال صراحت اين مطلب را بيان كرده اند كه اصلاً « حق» يعني « زور » هر جا كه زور هست ، حق هم هست و هر جا كه قدرت هست ، حق ، همان قدرت است و ضعف مساوي است با بي حقي و ناحقي . براي آن ها اساساً عدالت و ظلم معني و لهذا به حق مي گويند : حق زور يعني حق ناشي از زور ، به اين معنا كه هر حقي ناشي از زور است اين مكتب اساساً برتري انسان كامل را مساوي با انسان مقتدر و انسان زورمند مي داند و كمال را مساوي با قوت و قدرت
و….
این ها فقط بخشی از متون این مقاله به صورت پراکنده و جزئی می باشد ، برای دانلود مقاله به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.