تاریخ انتشار | 02 سپتامبر 2022 |
---|---|
فرمت فایل | ورد ـ word ـ قابل ویرایش |
تعداد صفحات | 15 صفحه |
این تحقیق مقاله دارای موضوعاتی همچون مقدمه تحلیل نتیجه گیری و …. می باشدو در ۱۵ صفحه تنظیم شده است و دارای پسوند ورد word قابل ویرایش است
در اين مقاله ضمن ارائه تعريفي از تقاضا و مديريت تقاضا به تشريح تقاضا هاي هشت گانه و ارائه پيشنهاداتي در هنگام مواجه شدن با هر يك از آنها در جهت مديريت تقاضا يا مديريت بازاريابي جهت نيل به اهداف شركت پرداخته شده است. و نقش مديريت بازاريابي در مديريت هر يك از اين تقاضاها نشان داده شده است.
يكي از تعاريف نسبتاً جامعي كه درباره واژه مديريت بكار رفته است، مديريت را علم و هنر، برنامه ريزي (پيش بيني)، سازماندهي (تقسيم كار)، هدايت و رهبري ( راهنمايي كردن و توانايي نفوذ در دلها)، نظارت و كنترل (ناظر بودن و اصلاح كردن اشتباهات) و ايجاد هماهنگي(به وجود آوردن نگرش سيستمي) بين تمام اجزاي سازمان و منابع مختلف آن (انساني، مادي، فيزيكي) جهت نيل به اهداف از پيش تعيين شده با توجه به قوانين و عرف جامعه، مي داند.
اگر اين تعريف را كنار هر واژه ديگري بگذاريم، مي توانيم از آن استفاده كنيم، براي مثال: مديريت توليد، مديريت مالي، مديريت فروش ومديريت بازاريابي. به شرط آنكه واژه دوم را هم به درستي تعريف كنيم. اين مقاله مديريت تقاضا يا مديريت بازاريابي را مورد بررسي قرار مي دهد.
مفهوم بازاريابي به اين معني است كه يك شركت بايد نيازها و خواستهاي يك بازار هدف كاملاً تعريف شده را بررسي كرده و آنگاه نسبت به تامين رضايت مطلوب مشتريان به نحو مؤثرتر و كارآتر از رقبا اقدام كند. و به عبارتي، ارزش بيشتري به مشتريان ارائه كند. براي ارائه ارزش بيشتر به مشتريان مي بايست بهتر از رقبا و سريعتر از رقبا عمل كرد تا مورد انتخاب مشتري قرار گرفت. اما تمام عمليات فوق در يك بنگاه اقتصادي زماني براي شركت ارزشمند است كه در بلند مدت سود آوري داشته باشد.
با توجه به تعريف واژه مديريت و همچنين مفهوم بازاريابي مي توان مديريت بازاريابي را به اين صورت تعريف كرد:
« تجزيه و تحليل، برنامه ريزي، اجرا و كنترل برنامه هايي جهت ايجاد، ارائه و حفظ فرايندهاي دادوستدهاي سودآور با خريداران مورد نظر، به منظور دستيابي به اهداف سازمانها.
همان طور كه ملاحظه مي شود تعريف فوق تركيبي از تعريف دو واژه مديريت و بازاريابي است. يعني اجراي وظيفه هاي مشخص به منظور انجام دادن دادوستد هاي مطلوب با بازارهاي مورد نظر. بازاريابي و مديريت بازار علم شناخت نيازها و رفع آنها از طريق فرايند مبادله منابع است.
در واقع بازاريابي شامل كليه عملياتي است كه از خلق ايده تا توليد، توزيع و حتي خدمات پس از فروش را در بر مي گيرد، و با سنجش رضايت مشتري و رفع عيوب كار به معاملات بعدي با مشتري مي انديشد.
بنابراين، مديريت بازاريابي شامل اداره كردن تقاضاست، كه آن هم به نوبه خود در برگيرنده مديريت حفظ رابطه با مشتري است. پس وظيفه مدير بازاريابي اين است كه با توجه به وضعيت و موقعيت سازمان، سطح مناسبي از تقاضا را براي سازمان برقرار سازد. به بياني ديگر، مـــــــديريت بازاريابي عبارت از مديريت فرايند تقاضاست. كه طي آن تجــــــزيه وتحليل فرصتها، برنامه ريزي، به كارگيري، اجرا و كنترل برنامه ها بــــــــا هدف ايجاد و حفظ مبادلات مطلــــــوب بازارهاي هدف براي نيل به اهداف ســـــــازماني صورت مي گـــــــيرد. پس سه واژه مديريت بـــــازاريابي (Marketing Management)مديريت تقاضا (Demand Management)و مديريت روابط مشتريان ( CRM)=Relationship Management Customerهمگي مترادف بوده و هدف آنها مديريت كردن مشتريان و تقاضاي آنهاست به نحوي كه از مشتري بالقوه به مشتري بالفعل تبديل شده و با برقراري رابطه بلند مدت بين آنها و شركت يك رابطه عميق دوستي و همكاري با هدف برد دوطرفه ايجاد شده و علاوه بر اينكه خودشان مشتري وفادار شركت مي شوند به عنوان مُبلغ مجاني براي شركت عمل مي كنند.
تقاضا همان نياز و خواست است موقعي كه با قدرت خريد پشتيباني مي شود. نياز، احساس محروميتي است كه از نداشتن يك چيزي به انسان دست مي دهد. اما خواست، احساس لذتي است كه به واسطه كالا يا خدمت به وجود مي آيد، اما براي رسيدن به آن احساس لذت، مشتري مي بايست متقاضي خريد محصول از شركت بشود و انجام اين فرايند بخش مهم عمليات يك شركت است كه بتواند با بهره گيري از ابزارهاي مختلف ترويج(Promotion) كه عبارتند از تبليغات، روابط عمومي، فروش شخصي، پيش برد فروش و بازاريابي مستقيم و همچنين كاركرد خود محصول، مشتري را متقاضي شركت كرده و پس از فروش به ايشان كه با به كارگيري تكنيك هاي خاتمه فروش وبهره گيري از علم روانشناسي صورت مي گيرد، با ايشان ارتباط را ادامه داد، و با پيگيريهاي لازم و اثر بخش و خدمات پس از فروش و سنجش رضايت مشتريCSM) ) در بالا بردن درجات رضايت ايشان از شركت تلاش كرده و آنها را به مشتريان وفادار (Client) تبديل كند.
انواع تقاضا: اقسام مختلف تقاضا را به هشت دسته تقسيم مي كنند كه عبارتند از: تقاضاي منفي ، نبودن تقاضا، تقاضاي پنهان، تقاضاي تنزلي، تقاضاي فصلي، تقاضاي كامل، تقاضاي بيش از حد و تقاضاي ناسالم.
اگر بپذيريم كه در جهان همه چيز به جز خود تغيير مشمول تغيير هستند نكته حائز اهميت در اقسام تقاضا اين است كه تقاضاهاي مختلف هم، در اثر مرور زمان از سوي مشتريان تغيير مي كنند و وظيفه مديريت بازاريابي شركت مديريت اين تقاضا در جهت نيل به اهداف شركت است.(جدول شماره يك)
اين نوع تقاضا زماني وجود دارد كه براي يك محصول متقاضي نباشد و بدتر از آن عليه آن محصول تخريب تقاضا هم صورت گيرد. شايد بتوان نوع برخوردي كه در شهرهاي كوچك و روستاها، زماني كه روغن نباتي به بازار عرضه شده بود در مقايسه با روغن حيواني را مثال زد، در حالي كه امروزه تقاضا براي روغن نباتي عوض شده است. تقاضاي منفي را بيشتر مي توان در بازارهاي سياسي مشاهده كرد.
وظيفه مدير بازاريابي در برخورد با چنين تقاضايي تبديل تقاضا يا بازاريابي تبديلي است و نقش بازاريابان و تسلط آنان در چگونگي معرفي محصول و همچنين بهره گيري از تبليغ آگاهي دهنده براي نشان دادن وجوه تمايز محصول ضروري است.
معني اين نوع تقاضا اين است كه براي محصول متقاضي نيست، البته مديريت كردن اين تقاضا از تقاضاي منفي راحت تر است. مديريت بازاريابي در برخورد با اين نوع تقاضا ابتدا بايد موضوع را به صورت دقيق و با نگرش علمي وكسب اطلاعات لازم از بازار مورد بررسي و آسيب شناسي قرار دهد شايد محصول متناسب با فرهنگ و سليقه و ميل مشتريان بازار هدف نباشد، در اين صورت مي بايست اقدامات اصلاحي صورت گيرد.
اما در اكثر مواقع اگر محصول داراي ويژگي هاي بارز و وجوه تمايز باشد (در حالي كه مشتريان از اين خصوصيات آگاهي ندارند) بايد با بهره گيري از ترويج و تبليغات اثربخش با صرف هزينه هاي لازم و به نحو صحيح نسبت به مطلع كردن مردم و ايجاد تقاضا در آنان اقدام كرد. تا با كسب اطلاعات از سوي مشتريان براي خريد محصول ترغيب شوند.
در بعضي از موارد مشتريان تقاضايي دارند اما چون تابه حال هيچ يك از شركتها به آن تقاضا توجه نكرده اند، اين تقاضا به صورت نهفته و پنهان مانده است ولي به محض اينكه شركتي محصولي را براي پاسخ به اين تقاضا ارائه مي كند شاهد اين هستيم كه با هزينه تبليغات بسيار اندك مشتريان براي ابتياع آن محصول علاقه مندي نشان مي دهند. به مثالهاي زير طي ساليان گذشته در بازار ايران توجه كنيد:
منظور از رده فرآورده اين است كه كلاً براي اين محصول فارغ از اينكه چه برند و نامي داشته باشد متقاضيان رو به كاهش هستند، و به عبارتي چرخه عمر اين رده از فرآورده رو به افول است. براي مثال تقاضا براي تله موش در سالهاي گذشته يا تقاضا براي «اورهد» طي چند سال اخير در بازار ايران.
اگر حالت فوق پيش آمده باشد دليل آن اين است كه عمر فناوري اين محصول رو به انتها است و محصولات جديد با كاركردهاي بهتر و ارائه ارزش مطلوبتر (براي مشتريان) به بازار آمده و از آنجايي كه مشتريان فوائدحاصل از محصول را مي خرند نه خود محصول را، چون محصولات جديد همان فايده را به صورت بيشتر و اثر بخش تر و با قيمت مناسب تر به آنان ارائه مي كنند لذا محصول قديمي را كنار گذاشته اند.
در اينجا مديريت بازاريابي بايد بداند كه علاقه مندي و وابستگي به محصولي كه عمر آن تمام شده است جز ورشكستگي ثمره اي
و….
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.