دانلود تحقیق مقاله اهمیت اخلاق مدیران و مسئولیت های اجتماعی مدیران

دسته بندی : / / / /


تاریخ انتشار

17 اکتبر 2020

تعداد صفحات

52 صفحه

نوع فایل

Word ورد – قابل ویرایش

منابع

دارد

تعداد فروش

120 فروش

تحقیق مقاله ای در خصوص مسئولیت اجتماعی مدیران ، اصول و اهمیت اخلاقی مدیران را بررسی خواهیم کرد به صورت کامل از جمله رابطه اخلاق و مسئوليت اجتماعي مديران و اخلاق مدیران در اسلام ، اخلاق مدیران در قرآن و اخلاق مدیران حرفه ای که تمامی این ها و موضوعات دیگری در این تحقیق و مقاله به صورت کامل بررسی و تهیه شده است.

برخی عناوین مطرح شده در مقاله اهمیت اخلاق و مسئولیت اجتماعی مدیران

  • چکیده
  • اهميت اخلاق مدیران و مسئوليت هاي اجتماعي مديران
  • تاریخچه
  • مفهوم اخلاق و مسئوليت اجتماعي
  • رابطه اخلاق و مسئوليت اجتماعي مديران
  • ديدگاه هاي گوناگون نسبت به اخلاق مديريت
  • عوامل محيطي تأثيرگذار بر مسئوليت اجتماعي و اخلاقي مديران
  • عامل محيط زيست
  • عامل اجتماع
  • عامل اخلاق
  • عامل حقوق بشر
  • عامل بازار
  • نگرش و ارزش ها
  • نيروي كار
  • افراد معلول
  • مكاتب فكری
  • مكتب كلاسيك
  • مكتب نئوكلاسيك
  • مكتب تئوری ذينفعان
  • مسئوليت اخلاقي و اجتماعي و توسعه پايدار
  • اندازه گیری مسئوليت اجتماعي و اخلاقي مديران 
  • كد اخلاق
  • کد رفتار
  • خط مشي ها و رويه ها
  • پنج اصل اخلاقي ويژه مديران
  • اهم دلايل موافقت نسبت به اخلاق و مسئوليت
  • اهم دلايل مخالفت با انجام اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي
  • نتیجه گیر ی
  • منابع

 

akhlagh modiran - دانلود تحقیق مقاله اهمیت اخلاق مدیران و مسئولیت های اجتماعی مدیران

اهميت اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران

بخشی از توضیحات مقاله اهمیت اخلاق مدیران ( مدیریت ها ) و مسئولیت های اجتماعی

امروزه اخلاق و مسئوليت هاي اجتماعي مديران بيش از گذشته مورد توجه صاحب نظران رشته مديريت قرار گرفته است. مديران كساني كه تصمیماتی را که علاوه بر داشتن مباني واقعيت، مستلزم قضاوت ارزشي و اخلاقي نيز هست، اتخاذ مي كنند. انتخاب يك شق از ميان شقوق مختلف با توجه  به تصميمات قبلي ,فشارهای لحظه اي ، ارزش هاي مذهبي، سنتها، و عوامل اجتماعي و اقتصادي به عمل مي آيد.(تدبير ارديبهشت ۸۳ )

واضح است كه هر تصميم مدير مي تواند طي يك روند سلسله وار دير يا زود سرنوشت تمامي نهادهاي جامعه را به مقداركم يا زياد دستخوش تغییر نمايد. این موضوع به ويژه  در كشور ما به خاطر شرايط خاص و نياز به توسعه اقتصادي و صنعتي از اهميت بيشتري برخوردار است.اگر مديران شركت ها به اهداف اجتماعي خود حرمت نگذارند، آلودگي محيط، بيماري، تبعيض و نا بساماني محيط شان را فراخواهد گرفت و اگر با اندكي دورانديشي به قضيه ننگرند، این مشكلات آخرالامر گريبان خودشان را خواهد گرفت. (اميدوار، عليرضا، ۱۳۸۳)

مسئوليت اخلاقي و اجتماعي يك تعهد مداوم صاحبان صنعت و تجارت و دولت است كه آنها راملزم  به رعايت اصول اخلاقي و توسعه اقتصادي هم زمان با ارتقاء سطح زندگي نيروي كارو خانواده آنها در جامعه در سطح گسترده مي نمايد. همچنين مسئوليت اجتماعي شركت ها، تعهد صاحبان صنعت و تجارت در مقابل اجتماع مي باشد كه مي بايست ضمن احترام به فرهنگهای مختلف موقعيت هاي شغلي جهت توليد، مهارت نيروي كار، اجتماع و دولت ايجاد نمايد.         (Frederick  Lyins     , ۲۰۰۴  )

Mallen معتقد است مديريت مسئوليت اجتماعي شركت مانند اداره كردن ديگر بخش هاي شركت است. وي مي گويد شما مي توانيد آن را به خوبي انجام دهيد و هم مي توانيد آنرا به بدي انجام دهيداگر فرآيند مديريت مسئوليت اجتماعي باعث شود كه شما از انجام ديگر امور مهم باز بمانید، این به معني آن نيست كه اشكال از نفس مديريت مسائل اجتماعي است بلكه، اشكال از نحو انجام آن كار توسط شماست. مديريت صحيح مسئوليت هاي اجتماعي مي تواند از اهداف اقتصادي شركت به خوبي پشتيباني نمايد، مي تواند روابط خوبي با سرمايه گذاران كه در مواقع بحراني نظرشان در رابطه با كار بسيار مهم است بنا نمايد و مي تواند هزينه هاي شركت را كاسته و سودآوري را افزايش دهد. (Mallen  baker و۲۰۰۴)

با توجه به افزيش مشاركت آحاد جامعه در فعاليت هاي اقتصادي ارائه الگويي براي تبيين اصول اخلاقي و اجتماعي و ارزيابي بر آن اساس بسيار ضروري مي نمايد. در این زمينه مي توان به منابعي همچون ، متون مذهبي، عرف و اصول فني و علمي و استانداردهاي مربوطه استناد كرد، البته دين اسلام با انبوهي از توصيه هاي عملي در زمينه رعايت اصول اخلاقي و اجتماعي در بين ديگر اديان از جايگاه ممتازي برخوردار است. از این نظر مسلمانان داراي پشتوانه اي قوي هستندو این موضوع حتي دربرگيرنده هاي بسياري از توصيه ها و الزاماتي است كه تحت عنوان سرمايه گذاري اجتماعي مطرح شده است. از اقدامات جالب توجهي كه كشورما در سالهاي اخير انجام داده است، پيشنهاد براي اعطاي جايزه بين المللي اخلاق در علم ابن سينا است كه مورد استقبال جهاني قرار گرفت و از چند سال گذشته هر ساله به كساني اعطا مي شود كه در زمينه علمي شرايط لازم را احرازنمایند. (تدبيربهمن ۸۳)

البته اهميت مسئوليت اجتماعي و اخلاقي مديران بر هيچ كس پوشيده نيست. امروزه كساني كه به هر نحودرگير كارهاي اقتصادي هستند به خوبي آگاه هستند كه اعمال مسئولانه و منصفانه واقدماتي كه موجب بهبودي كيفيت زندگي افراد ذينفع مجموعه مي شود منجر به توسعه اقتصادي يعني سود آوري براي هر دو طرف معامله خواهد شد، با استفاده از راهكارهاي لازم درزمينه مسئوليت اجتماعي شركت ها روش تأثيربركارمندان، مصرف كنندگان، ودر سطح بالاتر حتي جامعه ومحيطي را كه درآن مشغول فعاليت هستند را تغيير داده اند. شركت ها با افزايش روابط كاري واحترام به حقوق اساسي كارمندان مانند ايجاد موقعيت هاي يكسان براي آنها، عدم تبعيض ومدرنيزه كردن كارها سعي مي كنند تا كيفيت زندگي نيروي كار، خانواده وموقعيت زندگي آنها را بهبود بخشند. اكنون شركت ها به مزاياي كاركردن بر مبناي كيفيت كالاوخدمات با درنظر گرفتن سلامتي مصرف كنندگان پي برده اند ومي دانند كه ديگر ميزان سود دهي يا زيان دهي آنان مقياس ارزش آنها نيست. (Mallen  baker, 2004)

اما چرا مديران سازمان ها بايد اصول اخلاقي را ياد گرفته وآن را بكارببرند از آن رو كه دراين حوزه اعمال غير قانوني يا سوال برانگيز مديران همچنين انگيزه هاي چنين رفتارهايي مورد بحث فراوان قرارمي گيرد. ديگر آنكه معضلات اخلاقي شامل مشكلات ومسائل اخلاقي مي شود كه مديران هر روزبا انواعي از آنها مواجه هستند مانند تعارض منافع، استفاده ناصحيح از منافع، نقض قرارداد ها، موافقتنامه ها .

توجه به مسائل اخلاقي مديران از آن رواهميت دارد كه مدير مي تواند ادعا نمايد كه ما اخلاقي هستيم چرا كه درچهارچوب قانون عمل مي نماييم ودرعين حال اعمالش غير اخلاقي باشد.( تدبير شماره ۱۳۲)

ديدگاه هاي گوناگون نسبت به اخلاق مديريت

اخلاق مديريتي رفتاري است كه نه تنها طبق قانون، بلكه متناسب با ضوابط اخلاقي معمول در كل اجتماع باشد. این كه انتخاب هاي فردي بايستي پيرو كدام ضوابط اخلاقي باشند، موضوع مورد بحثي است، در طول سالها فيلسوفاني چون استوارت ميل، جان لاك، توماس جفرسون، چهار طريق فكرد كردن درباره اخلاق را مشخص كردند كه عبارتند از :

الف- نگرش سودمندي: رفتار اخلاقي آن است كه بيشترين خير را به حداكثر مردم برسانند

ب- نگرش فردي: : رفتار اخلاقي آن است كه براي منافع شخصي دربلند مدت بهترين باشد.

ج- نگرش مبتني برحقوق اخلاقي: : رفتار اخلاقي آن است كه به حقوق اساسي مشترك كليه انسان ها احترام بگذارد.

د- نگرش مبتني بر عدالت( عادلانه): رفتار اخلاقي آن است كه منصفانه وبي طرفانه دربرخورد با تمامي مردم باشد.( عبدالاحد شیخ ,۱۳۸۳)

آقايان تورج مجيبي ومحسن محمديان ساوري ، درخصوص اصول اخلاقي قابل قبول به سه ديدگاه از لحاظ حرفه اي اشاره كرده اند كه شامل:

  • ۱-  ديدگاه ابزاري  DEONTOLOGICAL
  • ۲- عدالت ، ارزش TELEOLOGICAL
  • ۳- تقوا يا اخلاق ناب VIRTUE، مي دانند. (تدبير خرداد ۸۳)

درمقاله دیگر چند ديدگاه را براي تحليل موضوعات اخلاقي ورفتاري در سازمانها بررسي مي شود.

۱- سطوح تحليل                                   ۲- مدل هاي اداراكي  

در بخش نخست مديراني كه با موضوعات اخلاقي روبه رو هستند بايد بتوانند این معماها را حل كنند كه درسه  سطح مطرح مي شود. سطح سيستمي كه شامل ارتباطات محيطي با مسئوليت اخلاقي است، همچنين سطح سازماني بايد مورد ملاحظه قرار گيرد. يك سازمان به طور داخلي با كاركنان و سرمايه گذاران در ارتباط است و بايد حوزه هاي خارجي را هم در نظر داشته باشد. سطح سوم رفتار فردي است كه امري مشهود در اخلاق مديريتي مي داند.

دومين موضوع ضروري در هنگام حل معماهاي اخلاقي ، عبارتست از تنظيم مدل هاي ادراكي از استدلال اخلاق، این موضوع خود سه ديدگاه پايه اي را خلق مي كند : اولين مدل استدلال اخلاقي می تواند به نام منفهت طلبی نامیده شود که بامنافع و مضرات بالقوه هرعمل سروکاردارد .طبق این مدل ,هرعمل که منافع را حداکثر وزیانهارا حداقل نماید ,به عنوان عمل اخلاقی شمرده میشود. مدل دیگر ازاستدلال اخلاقی عبارتست از مدل كانتي (KANT) يا مدل حقوق اساسي، این مدل حكم مي كند كه تمام مردم داراي حقوقي بنيادي هستند كه بايد مورد رعايت و احترام قرار گيرند، بنابراين عملي از نظر اخلاقي صحيح است كه حقوق همه افراد را در يك وضعيت خاص، تا حداقل ممكن نقض نمايد.

آخرين مدل مي تواند به عنوان ديدگاه ‹‹دلبستگي شخصي روشن بينانه›› ناميده شود كه تركيبي از هر دو مدل قبلي است، در اينجا يك عمل در صورتي از نظر اخلاقي صحيح است كه منافع افراد مربوط را زياد كند، بدون اينكه حقوق ديگران را نقض كند يا باعث زياني بين المللي گردد.

 (D.r  Elfners-  ,۲۰۰۴)

به نظر آقاي Menzel آنچه خيلي اهميت دارد این است كه بدانيم افراد در عين حال كه يك عامل اخلاقي هستند و مسئول عملكردهاي خودشان مي باشند، تابعي كم و بيش پيچيده از شرايط دنيا، اجتماع و سازمان هستند. در ادامه این چند سؤال را مطرح مي نماييم.

– براي مديران دولتي كه مي خواهند این جريان مشكلات را كنترل كنند چه پيامدهايي وجود دارد؟ مهمترين دليل این كار براي مديران آن است كه آنها مطابق با اخلاق سازماني فكر كرده و كاركنند، مديران بايستي هر روزه از خود بپرسند كه من چگونه مي توانم  شرايط اخلاقي را در مؤسسه ام برقرار كنم؟.البته استفاده از يك نمونه براي شروع خوب است اما به سختي كفايت            مي كند، نقطه شروع ديگر استخدام افراد درستكار است.

– اما يك نفر چگونه مي تواند يك محيط اخلاقي خوب و قوي را  ايجاد كند؟ و شما از كجا  مي دانيد كه انجام آن با موفقيت همراه باشد؟

احتمالاً پاسخ دادن به پرسش دوم راحت تر از پرسش اول باشد . يك محيط اخلاقی قوي محيطي است كه داراي سطح بالايي از احترام، اعتماد و ارتباط بين اعضاي سازمان باشد. همچنين در این محيط شفافيت، عدالت، همدردي، و مراقبت وجود دارد، بدون اينكه نيازي به گفتن باشد بايستي این صفات از محيط كاري به كل جامعه منتقل شود.

– چگونه مديران مي توانند يك محيط اخلاقي را در سازمان خود ايجاد كنند؟ برخي راه حل ها هنوز هم وجود دارند (مانند صحبت كردن) اما براي ايجاد و حفظ يك سازمان  اخلاقي شرايط بيشتري لازم است. حداقل مديران بايستي  راهي را براي القا نمودن بينش اخلاقي در سازمان و در روابط سازمان با ساير سازمان هاي خصوصي ودولتي پيدا نماييد. همراه با ساير موارد، مراحل بايستي انجام شود تا در طي آنها يك سري كدهاي اخلاقي يا عبارات ارزشمند طراحي و بكارگرفته شوند، آموزش هاي اخلاقی انجام گیرد يك نظام دادرسي اخلاقي تهيه شود يا عناصر اخلاقي براي ارزيابي كارايي سالانه به معيارهاي ارزيابي اضافه گردد انجام جداگانه يا زمان این كارها به ما در ايجاد این ديدگاه كه ‹‹اخلاقيات چيزي از توسعه سازمان است›› كمك مي كند. (زاجاك ۱۹۹۷) در پايان، آقاي Menzal نتيجه مي گيرد كه چالش هاي پيش روي مديران دولتي (انتخاب شده يا نشده) واقعي و بسيار پيچيده تر از آنچه  بوده اند هستند و ناتواني در برخورد با آنها فقط باعث افزايش نارضايتي و عدم اطمينان عمومي را به دولت فراهم مي كند.  (Menzal ,2004)

مكاتب فكري

۱- مكتب كلاسيك

این ديدگاه كه توسط فريدمن توضيح داده شده است معتقدند كه شركت ها و مشاغل صرفاً يك ساختار خالي و تهي هستند كه تنها براي يك هدف طراحي شده اند. پول درآوردن براي صاحبان خود(فريدمن ۱۹۷۰،لانتوس ۲۰۰۲)

 ديدگاه كلاسیک درباره ارتباط شركت با جامعه مدعي است كه هر دو نهاد در حالتي بهترين خدمت رساني را دارند كه با هم در مسائل مالي تعامل نداشته باشند. این ديدگاه به بهترين شكل توسط فريدمن خلاصه شده است كه معتقد بود عملكرد موفقيت آميز جامعه بستگي به تخصصي شدن عملكرد و تأثیر هر يك از مؤسسات ياسيستم هاي آن دارد.

در نگاه این اقتصاددانان، يك شركت نه ظرفيت اتخاذ تصميمات مرتبط با موارد اجتماعي را دارد و نه مهارت و تخصص كافي براي سرو كار داشتن با آنها را داراست (فريدمن ۱۹۷۰،Jenning 2003). نقطه نهايي (اوج) نتيجه ديدگاه كلاسیک بر مسئوليت اجتماعي  شركت ها است كه مسئوليت اجتماعي شركت ها يك سوسياليزم است در لباس مبدل، يا صرفاً يك شوخي عمومي است وبه عنوان يك موسسه و يا تئوري وجود خارجي ندارد. (Jeoffry   oyster,2004)

علاوه بر این فريدمن توضيح مي دهد كه بسياري از ايده هاي يك مدير اجرايي شركت كه به عنوان نماينده صاحبان شركت عمل مي كند، در ارتباط با مسئوليت اجتماعي نشان مي دهد كه مدير به طور غير اخلاقي عمل مي كند و با بسط بيشتر مي توان گفت به طور غير مسئولانه عمل          مي كند. او در حقيقت پول سهامداران را به روشي كه خود مناسب مي بيند خرج مي كند در حالي كه ممكن است این كار متفاوت و حتي مخالف اهداف اوليه صاحبان شركت از كسب پول از طريق تجارت باشد. در این حالت مدير از يك طرف در حال تحميل ماليات ها است  و از طرف ديگر در حال تصميم گيري است كه افزايش ماليات چگونه بايد صرف شود و از طرف ديگر او در همان حال قانون گذار، مدير اجرايي و يا قاضي است، او تصميم مي گيرد كه از چه كسي بايد ماليات گرفته و چگونه مصرف شود. (Jenning   , ۲۰۰۲)

براي فريدمن تجارت (شركت) و جامعه جدا از هم هستند و جهت مسئوليت پذيري اجتماعي شركت ها، در سطح سهامداران متوقف مي شود ‹‹فقط يك مسئوليت اجتماعي براي شركت ها وجود دارد : استفاده از منابع خود و افزايش فعاليت هاو منافع طبق قواعد بازي يعني  رقابت آزاد بدون حيله  و كلاهبرداري و تقلب››. (  Jennings 2002   )

هم اكنون این گفته مشهور فريدمن پايه ديدگاه كلاسيك درباره مسئوليت پذيري                      اجتماعي شركت هاست.

دراكر (Drucker, 1973) بار مسئوليت  پذيري را نه فقط متوجه  شركت ها و نه حتي تك به تك مديران مي داند همچون فريدمن بلكه آن را متوجه گروه رهبري مشاغل مي داند.

او در تكميل گفته هاي فريدمن درباره قواعد بازي معتقد است كه روشي باید  مهيا شود كه با آن افراد حرفه اي يامديران مشاغل آنگونه عمل كنند. او مي گويد : ‹‹اولين مسئوليت يك فرد حرفه اي در ۲۵۰۰ سال پيش در سوگندنامه بقراط آمده است:  هرگز دانسته،  زيان وارد مكن. (Jenning 2002)

بنابراين يك مديرشركت درحالي در برابر اجتماع مسئوليت پذير است كه بطریقی عمل نمايد كه به ديگران زياني وارد نشود.

درفهم ديدگاه كلاسيك ارتباط شركت ها با جامعه و نتايج آن كه مربوط به مناسب بودن مسئوليت پذيري اجتماعي شركت هاست، تأكيد اصلي بايد بر اهميت سهامداران باشد. فريدمن    مي گويد تنها مسئوليت شركت ها، فقط افزايش ارزش سهامداران مي باشد. دراكر (۱۹۷۳) هم روش انجام و اجراي قواعد بازي را طبق فلسفه سوگند نامه بقراط( هرگز دانسته زياد وارد             مكن)، مي داند.

لانتوس (۲۰۰۱) هم این ديدگاه ها را براي قرن جديد این طور بيان مي كند كه: اگر يك شركت بخواهد در فعاليت هاي توأم با مسئوليت پذيري اجتماعي داخل شود بايد تا وقتي اينگونه عمل كند كه ارزش سهام سهامداران تقويت شود و زياد گردد. براي معتقدان به ديدگاه كلاسيك جامعه، ميدان عمل شركت ها و مشاغل است اما نبايد در صحنه تصميم گيري مديران سنگيني كند اين ديدگاه توسط ديدگاه  نئوكلاسيك مورد مخالفت قرار گرفته است كه مي گويد : شركت ها بايد درخدمت نيازها، تقاضاها وخواسته هاي جامعه باشند. (   ۲۰۰۴  Jeoffry  oster  )

۲- مكتب نئوكلاسيك

ديدگاه نئوكلاسيك ارتباط بين جامعه وشركت ها ومشاغل را براساس همزيستي تعريف مي كند . بسياري از تئوریسين هاي این ديدگاه معتقدند كه تا وقتي كه كاپيتاليزيم (سرمايه داري) بر سيستم كاري حاكم باشد قواعد بازي فريدمن تغييريافته اند.(Jackson and Nelson    , ۲۰۰۴)

پيروان نئوكلاسيك معتقدند كه يك قرارداد اجتماعي بين شركت وجامعه وجود دارد واين قرارداد بيش از پول سازي خواستار است وشركت ها را به داشتن انگيزه غيرمنفعت طلبي (قبل ازمنافع) وسرمايه گذاري دراجتماعي كه شركت درآن كارمي كند فرامي خواند.(Moir,2001; Key and popking 1998 ) .مرسر(Merser ,2004 ) به قانون آهنين مسئوليت پذيري اشاره مي كند كه طبق آن قدرت يك نهاد ودراين مورد يك شركت ، بطور مستقيم با ميزان مسئوليت پذيري آن دربرابرآنچه كه شركت به آن پاسخگوست ، متناسب است.(  ۲۰۰۴  Jeoffry  oster  )

ويلسون(willson , 2000 )، نياز روز افزون به مسئوليت پذيري را به عنوان محصول جانبي فرصت هاي روز افزون دريك بازار آزاد جهاني توصيف مي كند. پيروان نئوكلاسيك معتقدند كه ارتباط يك شركت ياتجارت باجامعه به مقدار كمتري درباره منفعت رساني به جامعه ولي به مقداربيشتري درباره افزايش حس نيكوكاري اجتماعي است. شركت ها به عنوان موسسات اجتماعي بايد به اندازه اي كه از مردم انتظار مي رود وحتي بيشتر ازمردم، درحال سرمايه گذاري در جامعه باشند چراكه امكانات و منابع و دارايي و ماندگاري شان بيشتر است .(Zairi and  Peters ,   ۲۰۰۲) این ديدگاه كاملاً مخالف ديدگاه كلاسيك است كه ديدگاه قديمي سرمايه داري را دارا است مبني بر اينكه شركت ها فقط در برابر سهامداران و صاحبان خود مسئول هستند.   ۲۰۰۴  Jeoffry  oster)  )

۳- مكتب تئوري ذينفعان

بين دو تئوري حداكثري فوق، تئوري ديگري هم هست كه  به دنبال يافتن مشتركات بين           ديدگاه هاي كلاسيك و نئوكلاسيك است. تئوري ذينفعان (stakehol der theory)، تغييرات حقايق محيط فرهنگي و اجتماعي را در كنار يادآوري اهداف شركت يعني بقا و پولسازي             گوشزد مي كند.

این ديدگاه مسئوليت اجتماعي شركت ها را برطبق ( خواستن دلخواه روشن بينانه) این طور در نظر مي گيرد كه منفعت رساني به جامعه يكي از بهترين خواسته هاي شركت ها است. این ديدگاه در پي يافتن راه حلي براي مسئله مسئوليت پذيري اجتماعي شركت هاست. تئوري ذينفعان، نيازهاي شركت به تفكر و عمل استراتژيك براي كسب منفعت را با فشارهاي روزافزون براي داشتن انگيزه فوق منفعت طلبي متوازن مي سازد.

تئوري ذينفعان فرض مي كند كه يك شركت از مجموعه ذينفعان تشكيل شده است و فقط يك پوسته خالي كه متعلق به سهامداران باشد نيست (merser, 2003). این در حقيقت مدلي از مسئوليت اجتماعي شركت هاست، با این حال فرض نمي كند كه مسئوليت پذيري اجتماعي ممكن است شركت ها را به عملکردي ضد بهترين خواسته هاي خود فراخواند (همانطور كه ديدگاه نئوكلاسيك فراخواند) ‹‹در مقابل، تحت مدل تئوري ذينفعان›› مهمترين مسئوليت مديران، بقاي دراز مدت (نه فقط حداكثر رساني سود) مي باشد كه بايداز طريق  برآوردن خواسته هاي مجموعه ذينفعان بدست آيد. (Williams, 2002).

علاوه برفراخواندن شركت ها به مسئوليت پذير بودن در برابر جامعه این تئوري شركت ها محدود مي كند به آنهايي كه از شركت تأثیر مي پذيرند., آنهايي كه بر شركت تأثير مي گذارند. بنابراين اولين گام شركت به سوي مسئوليت پذيري اجتماعي از راه این تئوري بايد شناسايي ذينفعان          خود باشد.

به تعریف وسيع تر ذينفعان عبارتند از گروه ها يا افرادي كه بر كاركرد سازمان تأثيري می گذارند يا ازآن تأثير مي پذيرند.در ابتدا شركت ذينفعاني را كه بايد به آنها بيشترين پاسخگويي را داشته باشد، مشخص مي كند شروع به تشخيص و شناسايي خواسته هاي این ذينفعان اوليه مي كند كه این خواسته ها بايد با توجه به هدف و مأموريت سراسري سازمان، تحت ارزيابي و اولويت بندي قرار گيرندو بايد این خواسته ها در برنامه ريزي استراتژيك گنجانده شوند.

(Merser, 2003; key and popkin, 1998)

شواهد نشان مي دهد كه تئوري ذينفعان نه تنها براي هدايت تلاش ها در باب مقوله مسئوليت پذيري شركت ها مفيد است بلكه به طور استراتژيك، زمان، پول و انرژي صرف شده براي فعاليت هاي مسئولانه در برابر جامعه را افزايش مي دهد. تحقيق (Merser, 2003) نشان داد كه مشتريان در ارتباط با مسئوليت اجتماعي شركت ها بر وجودي از آن تمركز مي كنندكه خود ايشان را مستقيماً تحت تأثير قرار مي دهد و در نتيجه گيري تحقيق خود مي نويسد كه براي مشتريان فقط شركت هايي كه خود ايشان را تحت تأثير قرار مي دهد، داراي بيشترين اهميت هستند.   ۲۰۰۴  Jeoffry  oster)  )

 

این ها فقط بخشی از متون این مقاله به صورت پراکنده و جزئی می باشد ، برای دانلود مقاله به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( خرید از بالای سمت چپ صفحه )

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانلود تحقیق مقاله اهمیت اخلاق مدیران و مسئولیت های اجتماعی مدیران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو بالا