تاریخ انتشار | 18 مارس 2022 |
---|---|
فرمت فایل | ورد ـ word ـ قابل ویرایش |
تعداد صفحات | 41 صفحه |
این تحقیق مقاله دارای موضوعاتی همچون مقدمه تحلیل نتیجه گیری و … می باشد و در ۴۱ صفحه تنظیم شده است و دارای پسوند ورد word قابل ویرایش است
معارف پروري و روشنفكري، همراه با فراورده ها و محصولات فرهنگي در بوشهر و در دوران گذشته و كنوني، پيشينه اي بس طولاني دارد. به قدمت تمدّن و تاريخ روزگارانش، از عصر عيلاميان تا قرون جديد و از دوران معاصر تاكنون.
در دوران معاصر، مدرسة سعادت بوشهر به طرز جديد در سال ۱۳۱۷ هـ . ق. (مطابق با ۱۲۷۸ هـ . ش.
و ۱۸۹۶ ميلادي) در محلّ كنوني آن كه هنوز به همان نام پابرجاست، در ۱۰۸ سال پيش پايه گذاري شد.
مدرسة سعادت كه شكل تحوّل يافتة مدرسة احمديه در بوشهر مي باشد توسّط احمدخان دريابيگي، حاكم بلندآوازة بوشهر و بنادر خليج فارس – كه خود دانش آموختة رشتة فنون مهندسي از دارالفنون – تهران بود،
بنيان گذاري شد.
نام مدرسه از نام خانوادگي نخستين معلّم و مدير اين مدرسه كه سعادت بود اخذ و بر آن مدرسه اطلاق گرديد.
مدرسه سعادت بوشهر كه در زمان سلطنت مظفّرالدّين شاه قاجار افتتاح گرديده، نخستين مدرسة غيرانتفاعي كشور بوده كه با خودياري مردم، زير نظر انجمن معارف و وكلاي منتخب مدرسه اداره مي شده و دولت وقت،
هيچ گونه هزينه اي از بابت ادارة آن نداشته است.
اين مدرسه از پاره اي جهات از نظر ساختماني، آموزشي، اداري و مالي، روش تعليم و تربيت، وسايل و ابزار و عناصر ديگر در آن زمان، منحصر به فرد و داراي ويژگي هاي خاصّ خود بوده است. تحصيل كردگان اين مدرسه، بعدها از جملة روشنفكران و بزرگان علم و ادب، بازرگاني و تجارت، حرفت و صنعت، لياقت و هنر، عمران و آبادي و مديريت هاي گوناگون اداري و علمي و آموزشي در منطقه بوده اند و در سطح كشور و خارج از آن صاحب مقامات عديده اي گرديده اند.
غالب دانش آموختگانش در يك صد سال پيش، براي تكميل تحصيلاتشان راهي ممالك مترقّي غرب شدند و پس از فراغت از تحصيل و برگشت به وطن، در رده هاي بالاي مشاغل مملكتي به ارائة خدمات پرداختند.
ساختار مديريت و نظام آموزش و پرورش در مدرسة سعادت بوشهر
آنچه كه از سوابق معارف پروري در بوشهر دوران قاجار برمي آيد، مكتب خانة احمديه، نخستين شكل
تحوّل يافتة مدرسه اي است كه ضمن نگهداري از بچّه هاي بي بضاعت و پرورش آنها، قرآن كريم و ساير دروس مخصوص مكتب خانه را به آنان آموزش مي دادند. شيخ احمد نامي، باني اين مكتب بوده و شيخ مرتضي، معلّمي اين مكتب شبانه روزي را بر عهده داشته و اين وضع تا سال ۱۳۱۷ هـ . ق (۱۰۸ سال پيش) بدين گونه ادامه يافته است. در سال ۱۳۱۷ هـ .ق. احمدخان دريابيگي، حكمران بندر بوشهر و بنادر خليج فارس كه خود از تحصيل كردگان دارالفنون تهران بود با عنايت به نشر علوم، درصدد تاسيس مدرسه اي به شيوه اي جديد در بندر بوشهر برآمده و جهت تحقّق اين امر از انجمن معارف تهران درخو است اعزام يك نفر مدير دانشمند و آشنا به فنون آموزش و پرورش جديد را مي نمايد.
انجمن معارف به دستور وزير علوم وقت، شادروان محمّدحسين سعادت كه گويا نياكانش از حومة بوشهر يا به عقيدة ديگر از اهالي كازرون بوده و در آن هنگام، معلّمي ادبيّات مدرسة افتتاحية تهران را برعهده داشته است با اصرار و ابرام طيّ حكمي به مديري و معلّمي در بوشهر منصوب مي نمايد. وي پس از عزيمت از تهران به شيراز مي رود و برادر خود، آقا شيخ عبدالكريم سعادت كه در آستانة مباركة سيّد علاءالدّين حسين (يكي از زيارتگاه هاي معتبر شيراز) به تحصيل علوم و ادبيّات اشتغال داشته، همراه خود به بوشهر مي آورد (ذي حجّه سال ۱۳۱۷ هـ ق.)
دريابيگي بنيان مدرسة موردنظر را از تغييراتي در همين مكتب خانه آغاز مي كند و از هرگونه حمايت مادّي و معنوي نسبت بدان دريغ نمي ورزد.
خانة حاج محمّد حسين آل صفر در محلّة شنبدي (نزديك حسينية كازروني) كه تحت اجارة اين مركز فرهنگي قرار داشت، نسبتاً بزرگ و داراي ده اتاق بوده و تعداد بيست كودك بي سرپرست و تنگ دست از اهالي دشتي و تنگستان در دو اتاق مفروش به زيلو و گليم تحت سرپرستي ميرزاحسين فاضل اهرمي (متخلّص به معتقد) و معلّمي ميرزا آقا دلّال شيرازي قرار گرفته بودند. شادروان باقر بهبهاني (منشي تجارتخانه ملك التّجار بوشهري) هم در ادارة مكتب خانه با آنان همكاري نزديك داشته است.
هزينه هاي مكتب خانه از مال الاجاره و هزينه نگهداري دانش آموزان گرفته تا حقوق معلّمان و مخارج متفرّقة ديگر به تمامي از كيسة پرفتوت دريابيگي پرداخت مي گرديد. تا آن زمان با وجودي كه دو ماه از آغاز مديريت جديد مدرسه گذشته بود ولي يك نفر از مردم بوشهر براي فرستادن فرزندانشان به مدرسه رغبتي نشان نداده بودند.
با ورود برادران سعادت، تغييراتي در برنامه هاي جاري مدرسه حاصل گرديد. در آغاز، آنها همان بيست نفر
دانش آموز را از جهت سن و سال و معلومات جزئي به طريق امروز به چند درجه تقسيم كردند و سه كلاس ابتدايي (مقدماتي) و اول و دوم را براي آنان ترتيب دادند. كلاس ها را به ميز و نيمكت و صندلي و تخته سياه تجهيز كرده و بنياد كار خود را با كتاب هاي جديد و درس هاي تازه شروع كردند. كتاب هاي جديد ابتدايي در بردارندة الفبا و كلمات آسان و جمله هاي روان، مقداري حساب، اندرزها و حكايت هاي شيرين ويژة كودكان بود. همچنين از كتاب مختصر انوار سهيلي و كتاب « مختصر جغرافيا » جهت آموزش كودكان استفاده مي كردند. نخستين نمونة تقسيم بندي كلاس ها و معلّمين آنها در اواخر سال ۱۳۱۷ هـ ق. با توجه به مواد درسي به شرح زير بوده است:
تأسيس مدرسه به سبك جديد در بندر بوشهر به عوامل متعدّدي بستگي داشت. از جمله اسباب تاسيس، نياز مبرم جامعة اين بندر مهمّ ايران به طبقة تحصيل كرده و با سواد براي رفع نيازمندي هاي تجاري و اداري بوده است. بازرگانان به دليل تجارت با بنادر آسيايي، اروپايي، آفريقايي و عربي، نياز شديد به كارمندان، منشيان زبان دان و حسابداران تحصيل كرده داشتند و بسياري از بازرگانان براي رونق كارشان، برخي از بستگان و كارمندان خود را براي ياد گرفتن زبان هاي خارجي از جمله انگليسي به هند و انگليس مي فرستادند.
مردم بوشهر پس از خبردار شدن از ورود برادران سعادت و با سابقة آشنايي نسبت به تقوا و ديانت خانوادگي آنها در مورد فرستادن كودكان خود بدين مدرسه بر يكديگر سبقت گرفتند.
شش ماه پس از شروع كار مدرسه، مسؤولان مدرسه، علما و اعيان و بازرگانان و مأموران كشوري و لشكري شهر را جهت نظارت بر امتحانات به مدرسه دعوت نمودند، آنان با مشاهدة حسن جريانات و ميزان معلومات دانش آموزان در دروس فارسي، عربي، ديني، حساب، جغرافيا و ساير علوم ديگر در شگفت آمده و با اعطاي كمك هاي مالي، وسايل تشويق اولياي مدرسه را فراهم ساخته و مراتب تحسين خود را در مجلس علم و معرفت ابراز نمودند.
پس از پايان مراسم امتحان و مجلس جشن، واثق الملك، كارپرداز بنادر و جزاير خليج فارس و بحر عمان، پس از ايراد نطقي غرّا به نيابت مردم شهر، بر دست شيخ محمّد حسين سعادت بوسه مي زند و بدين گونه از مقام والاي معلّمان مدرسه قدرشناسي مي نمايد. سرانجام مردم فرهنگ دوست بوشهر را براي فرستادن همة فرزندان شهر به مدرسه بيش از پيش تشويق مي نمايد. شور و شوق ها به نتيجه مي رسد و تعداد شاگردان مدرسه در طول كم تر از يكسال از بيست نفر به ۳۵۰ دانش آموز بالغ مي گردد.
ديگر، منزل حاج محمّد حسين صفر گنجايش خيل دانش آموزان تشنة علم و معرفت بوشهري را دارا نبود. اولياي مدرسه به حاكم فرهنگ پرور وقت يعني شادروان دريابيگي متوسّل شدند تا در صدد ساختمان مدرسه اي بزرگ كه با شرافت معرفت شهر دانش پرور بوشهر دمساز باشد برآيدو دل هاي تشنة علم و دانش را سيراب نمايد.
در يك قرن پيش كه بوشهر مرواريد صدف خليج فارس محسوب مي شد، محدودة داخلي شهر از دروازة فعلي تا ساحل شمالي دريا بيشتر نبود. محلّات معروف دروني شهر، شامل محلّه هاي كوتي، شنبدي، دهدشتي و بهبهاني بود. معابر و كوچه ها و ساختمان هاي سنّتي شهر، جلوه اي ديگر داشت با بافت خاصّ تجاري و بازرگاني. دكاكين و بازارهاي مسقّف و مرتّب، قسمت داخلي شهر را در برمي گرفت. همچون شهرهاي قديم ايران، شب هنگام دروازه هاي شهر بسته مي شد و كاروانيان در پشت دروازه هاي شهر در انتظار تخليه بارها يا بارگيري كالا، شب را به صبح مي رسانيدند. انبار بازرگانان مملو از كالا هاي تجاري بود. تنها بندر مهمّ و پل ارتباط دريايي ايران با بنادر مهمّ اروپا و آسيا و آفريقا به حساب مي آمد. چشم و چراغ ميهن اسلامي ايران بود. با سپيدة سحري، همهمه و غوغاي كارگران و جاشوان دريا و غرّش هواپيماها و سوت كشتي ها مردم را از خواب شبانگاهي بيدار مي كرد. دوران بيداري بندر بود و خوشبختي مردم شهر. عمران و آبادي در هر گوشة شهر نمايان بود.
و….
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.