تاریخ انتشار | 22 آگوست 2022 |
---|---|
تعداد صفحات | 26 صفحه |
فرمت فایل | ورد ـ word ـ قابل ویرایش |
مقاله مدیریت کارآفرینی یک مقاله کامل تنظیم شده در ۲۶ صفحه است که دارای عناوین مختلفی می باشد .
مدیریت کارآفرینی :
كارآفريني به عنوان يك پديده نوين در اقتصاد نقش موُثري را در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها يافته است. كارآفريني در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزه داراي نقش كليدي است. به عبارت ديگر در يك اقتصاد پويا ، ايده ها ، محصولات ، و خدمات همواره در حال تغيير مي باشند و در اين ميان كارآفرين است كه الگويي براي مقابله و سازگاري با شرايط جديد را به ارمغان مي آورد.از اين رو در يك گسترده وسيع تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد (مصرف كنندگان ، توليد كنندگان ، سرمايه گذاران) بايد به كارآفريني بپردازند و به سهم خود كارآفرين باشند.
آنچه دراين رابطه اهميت دارد اين است كه عليرغم اهميت روزافزون اين پديده و نقش فزاينده آن در اقتصاد جهاني كمتر به اين موضوع پرداخته ميشود. وضعيت اقتصادي كشور و تركيب جمعيتي امروزه بيش از پيش مارا نيازمند يافتن زمينه هاي پيشرو در صحنه اقتصادي مي كند و در اين راستا ضرورت داشتن مدل ، الگوها و راهكارهاي مناسب جهت آموزش ، تربيت و استفاده بهينه از نيروي فعال و كارآفرين بيشتر مي شود.
در اين رابطه با استفاده از منابع موجود و تجربيات حاصله فهرستي از موضوعات قابل تحقيق در سطح كارشناسي ارشد( و بعضا ” در سطح دكتري) بصورت پروژه تحقيقاتي يا پايان نامه يا هر گونه تحقيق ديگري بطور خاص و در سطح مشخصي بايد مورد توجه قرار گيرد.
واژه كارآفريني(Entrepreneurship) از كلمه فرانسوي Enterprender به معناي متعهد شدن ﻧﺸﺄﺕ گرفته است و بنا بر تعريف واژه نامه دانشگاهي وبستر كارآفرين كسي است كه مخاطره هاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي اداره و تقبل نمايد.
كارآفرين و كارآفريني اولين بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و از قرن شانزدهم به نوعي كارآفريني را در نظريه هاي اقتصادي خود تشريح كرده اند در بين نظريات اقتصاددانان ميتوان به نظريه توسعه اقتصادي ژوزف شومپيتر (پدر علم كارآفريني) در سال ۱۹۳۴ اشاره كرد . نظريات وي مبني بر آنكه كارآفرينان را موتور محركه توسعه اقتصادي تلقي و عملكرد آنان را تخريب خلاق مي داند مورد توجه بسياري از محققين قرار گرفته است. كارآفريني از سوي روانشناسان با درك نقش كارآفرينان در اقتصاد و به منظور شناسايي ويژگيها و الگوهاي رفتاري آنها مورد توجه قرار گرفت و دانشمندان مديريت نيز به كارآفريني تشريح مديريت كارآفريني و ايجاد جو محيط كارآفرينانه در سازمانها پرداخته اند. جامعه شناسان كارآفريني را به عنوان يك پديده اجتماعي در نظر گرفته و به بررسي رابطه متقابل بين كارآفرينان و ساير قسمتها و گروههاي جامعه مي پردازند.
تعريف كارآفريني:
از آنجا كه كارآفريني واژه اي از واژه هاي مطرح در علوم انساني است و مفاهيم علوم انساني بر خلاف مفاهيم علوم تجربي از قطعيت بالايي برخوردار نمي باشند امكان ارايه تعريفي واحد براي مفهوم كارآفريني وجود ندارد و براي آن در محافل مختلف علمي تعاريف متفاوتي ارايه شده است اما با توجه به نظرات و ديدگاه هاي مختلف مي توان به تعريف زير اشاره نمود:
كارآفريني فرايندي است كه طي آن فرد كارآفرين با ايده هاي نو و خلاق و شناسايي فرصتهاي جديد و با بسيج منابع مبادرت به ايجاد كسب و كار نو سازمانهاي جديد و نوآور ورشد يابنده نموده كه توﺃم با پذيرش مخاطره و ريسك است و منجر به معرفي محصول ويا خدمت جديدي به جامعه مي گردد.
دانشگاه كارآفرين:
چشم انداز دانشگاه هاي آتي بعنوان مولد بنگاه هاي زايشي است. ايجاد درآمد و اشتغال با القاء يك سري از شركتهاي مبتني بر علوم در اقتصاد محلي منطقه اي و ملي است.
دانشگاه كارآفرين يك موسسه خود مولد مي باشد و در روند گذر از سازمان مبتني بر هدايا و وابسته به فضاي نهادهاي ديگر براي منابع اش ميباشد. انجام تحقيقات مرتبط اقتصادي دانشگاه را وادار به برقراري ارتباط با محيط بيروني مي سازد. در چنين فضايي تبديل دانش به كالاي اقتصادي از سياست دولتي بخش خصوصي و دانشگاه ها ترغيب مي شود.
كارآفريني يك علم است:(Entrepreneurship science)
علوم كارآفريني حاصل همگرايي تحقيقات بنيادي و كاربردي است كه فرصتهاي تجاري از تحقيقات بنيادي ايجاد مي كند. لذا رابطه نزديكتر بين تحقيقات بنيادي و توسعه صنعتي ظاهر ميگردد و فاصله زماني بين اين دو فرآيند كوتاهتر مي شود. يعني تاكيد بر فرآيندي كه دانش به سرمايه پول و عوامل توليد تبديل مي شود و كشفيات علمي به كاربردها و منبع در آمد منجر مي گردند. در واقع علم و تحقيقات علمي به تكنولوژي و دانش به مالكيت معنوي تبديل مي شود.
معرفي مديريت كارآفريني
۱-كارآفريني يعني چه؟
به مانند ساير بحثها در علوم انساني، از كارآفريني نيز تعاريف مختلف و متعددي شده است. وجود تعاريف و تعابير مختلف و متنوع از كارآفريني، از سويي بيانگر گستردگي و اهميت موضوع بوده كه ميتواند از زواياي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. و از سويي ديگر نشاندهنده پويايي آن است كه ميتواند زمينه ارائه مدلها، تئوريها و نظرات متفاوتي را فراهم آورد. اصطلاح كارآفريني(Entrepreneurship) در معنا و مفهوم امروزي آن را، شومپيتر(Schumpeter) اطريشيالاصل ساكن امريكا و معروف به پدر علم كارآفريني براي اولين بار بكار برده است. وي معتقد است كه كارآفريني موتور محرك اصلي در توسعه اقتصادي كشورهاست و نقش كارآفرين عبارت است از: نوآوري و ايجاد تركيبهاي تازه از مواد.
در مجموع، بهترين تعريفي كه ميتوان از كارآفريني ارائه كرد اين است كه كارآفريني عبارتست از: فرآيند نوآوري و بهرهگيري از فرصتها با تلاش و پشتكار بسيار و همراه با پذيرش ريسكهاي مالي، رواني و اجتماعي، كه البته با انگيزه كسب سود مالي، توفيق طلبي، رضايت شخصي و استقلال صورت ميپذيرد
۲- كارآفرينان چه ميكنند؟
كارآفرين ايدهاي را يافته وآن را تبديل به فرصتي اقتصادي ميكند. در فضاي كسبوكار، فرصت، فكر نويني است كه قابليت تجاري شدن دارد. آگاهي از محيط بازار و نيازهاي مشتري به همراه نگرش كارآفرينانه، كارآفرين را در يافتن فرصت و پرداختن به آن ياري ميدهد. سپس كارآفرين طرحي تجاري مينويسد كه درآن مسائلي چون بازار محصول يا خدمت، مسائل حقوقي و قانوني شركت، تامين سرمايه، راهاندازي و رشد، سازماندهي، مديريت كسب و كار و غيره را بررسي و پيشبيني مينمايد. در مجموع اينكه كارآفرينان به دو صورت در جامعه ظاهر ميشوند كه عبارتند از: كارآفريني شركتي وكارآفريني سازماني. در كارآفريني شركتي كسب و كار(شركت) جديدي شكل ميگيرد و در كارآفريني سازماني نوعي نوآوري در درون سازمانها و شركتهاي موجود شكل ميگيرد. هدف نهايي و غايي همه كارآفرينان، شناسايي، خلق و استفاده از فرصتهاي موجود از طريق تبديل ايدههاي نو و جديد به واقعيتهاي سودآور و تجاري در قالب كالاها و خدمات مورد نياز جامعه است.
۳- ضرورت وجودي شركتها و سازمانها(و مديريت) در جامعه چيست؟
انسان امروزين از لحظه تولد تا دم مرگ در سازمانها بسر ميبرد. زايشگاه، مهدکودک، آمادگی، دبستان، مدرسه راهنمايي و ارشاد، دبيرستان، دانشگاه، سازمان محل خدمت سيساله و در نهايت هم سازمان تدفين و بخاکسپاری، سازمانهای مستقيم محل عبور فرد هستند. افراد بصورت غيرمستقيم با سازمانهاي مختلف ديگري نيز در ارتباط هستند. مديران و سازمانها عميقاً بر زندگی روزمره ما تأثير ميگذارند زيرا بندرت کسی را در جامعه ميتوان يافت که نه مدير بوده و نه موضوع اتخاذ تصميم مديران قرار گرفته باشد.
از مديريت و سازمان(بعنوان نتيجه مهم عمل كارآفريني) تعاريف گوناگون و متعددي شده است. بعنوان نمونه ميتوان گفت كه مديريت عبارت است از علم و هنر كار كردن با و بوسيله ديگران بمنظور استفاده مناسب از منابع مادي و انساني در جهت نيل به هدف يا هدفهاي سازمان با حداكثر نتايج و حداقل مساعي با استفاده از وسايل و تكنيكهاي پيشرفته و مناسب برنامهريزي ، سازماندهي، رهبري، و كنترل، در چهارچوب محيط فرهنگي و خلق و خوي اجتماعي سازمان و جامعه. و سازمان نيز عبارت است از اجتماع دو يا چند نفر كه براي دست يافتن به هدفي(اهدافي) مشترك- هرهدفي- كاري را شروع ميكنند. كه در اين حالت لازم است كارهاي گروهي بين افراد تقسيم شود، كارشان هماهنگ گردد و بين آنها ارتباط منطقي برقرار گردد. درغير اينصورت، دوباره كاري و تعقيب هدف يا هدفهاي انفرادي، رسيدن به هدف(اهداف) مشترك را دشوار ميكند.
سازمان و مديريت به مفهوم کلی آن، سابقهای به قدمت زندگی اجتماعی انسان و يا حتی بيشتر از آن دارد. از زمانی که انسان زندگی گروهی خود را برای بدست آوردن غذا از راه شکار و نيز تأمين مسکن و دفاع از خود در برابر دشمنانش آغاز کرد مسائل سازمان و مديريت بشکل ابتدايي آن مطرح شده است. جوزف وارتن(Warton)، در سال ۱۸۸۱ با اهدای هزار دلار به دانشگاه پنسيلوانيا، به تاسيس دانشکدهای برای آموزش و تحصيل در زمينه مديريت و سازمان اقدام نمود. از اواخر قرن نوزدهم، مديريت علمی به صورت مقدماتی مطرح شد و به موازات رشد سازمانهاي دولتی و خصوصی ، هم از لحاظ وسعت و هم از لحاظ تعداد ، مديران با مسائل متعددی روبرو شدند، موضوع مديريت و کارايي از جمله مباحث داغ روز شد و مقالات متعددی در اين زمينه منتشر شد. اين مباحث رفتهرفته به دانشگاهها راه يافتند و مديريت و سازمان بعنوان يک رشته مستقل دانشگاهی شناخته شد.
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.