تاریخ انتشار | 25 فوریه 2022 |
---|---|
فرمت فایل | ورد ـ word ـ قابل ویرایش |
تعداد صفحات | 15 صفحه |
این تحقیق مقاله دارای موضوعاتی همچون مقدمه تحلیل نتیجه گیری و … می باشد و در ۱۵ صفحه تنظیم شده است و دارای پسوند ورد word قابل ویرایش است
اگر در هر پديده اي از جهان بنگريم، يک نوع تحول و تکامل وجود داشته و دارد که خواهي و نخواهي تابع قانونمندي تکامل بستر زمان خود بوده و حال نيز مي باشد. چنانچه به اين گفتهء زيبا توجه نماييم که: «جهان در تغيير است و زمان نمي ايستد.»
پس جهان بشريت نيز از اين قانونمندي اسثتنا نبوده و نسبت به ديگر پديده ها بيشتر و شفاف تردرميسر رشد وشکوفايي ژرف قرارگرفته وانسان با ذات وجوهر پويندهء خود طبيعت را به نيازمندي هاي روز افزون خويش مبدل نموده وباعث به وجود آوردن تمدن ها، ارزشهاي مادي و معنوي در تاريخ تکامل جهان بشريت گرديده است و بقاء والاي انسان را نيز تضمين کرده است
در قرآن شريف آمده است که:«سرنوشت مردم و قومي را تغييرنمي دهد، مگر که خود آن مردم و آن قوم سرنوشتش را تغيير دهد.» (۱)
پس از اين واضحا فهميده مي شود که اين انسان است که خود تعيين سرنوشت مي کند و عامل همه زشتي ها و زيبايي ها، خوشي ها و بد بختي ها و نظاير آن خود انسان در روابط اجتماعي اش است. يعني آدم با انتخاب آزاد و بدون اجبار، تصميم و ارادهء خويش هم خود را تغيير مي دهد و هم جهان طبيعت وشعور را.ازهمين جاست که انسان با بکاري گيري حرکت فرازمند خود عامل زايش و آفرينش ارزش هاي گوناگون در پرتو تاريخ جهان بشريت گرديد و تداوم اين نبردها با ظهور انديشه و تفکر نوين درعصر ما بازهم در جريان تکامل فرا زايشي ارزش ها قرار دارد.
آري! ازهمين جاست که انسان با ماهيت جهنده و پويايي خويش سينه طبيعت را چاک کرد و خود را همراه با نيروهاي طبيعي در مسير تحولات و ديگرگوني هاي عظيم و پايان ناپذير قرار داد. خيلي از رمزهاي نهاني طبيعت را دريافت، نسل بشر را مستدام بخشيد و خلاصه انسان با اراده، تصميم، کار، پيکار و آزمون هاي خود خالق و وارث همه ارزش هاي بشري گرديد. و اين جهش، حرکت پويا ونبرد خلاق و زايشگرانسان بازهم به سوي شکوهمندي،ارتقا و تکامل وقفه ناپذير در بسترمنطق وخواست زمان ادامه دارد. از همين لحاظ نيز گفته مي توانيم که انسان نه تنها وارث اصلي زمين است، بل حق حاکميت و زمامداري زمين فقط و فقط از آن انسان مي باشد تا خود انسان به ميل و ارادهء خويش بر خود حکومت کند وعامل آفرينش ارزش هاي بي پايان ديگري گردد.
ازکلام وحي الهي مي دانيم که انسان با رشد، تقوا، پرهيزگاري، شايسته گي، تمدن پروري، خدمت به انسان، تحرک خرد گرايي موازي با تکامل قانونمندي زمان تا آنجا پيش ميرودکه به مثابه نماينده ذات خداوندي به روي زمين کسب مقام و منزلت ميکند. بدين معني که نقش انسان در کليه امورات زندگي تعيين کننده و سرنوشت ساز است، نه از مراجع آسمان، نه از زير زمين، نه از قهر ابحار وغيره.
تاريخ شهادت مي دهد که انسان ها در ابتداء در برابر نيروهاي طبيعت خيلي ناتوان بودند و براي زنده بودن وتداوم حيات خويش با نيروهاي طبيعت درچنگ ودندان بسر مي بردند. مردان در کوه ها و صحره ها پر خطر به شکار مي رفتند و زنان برعلاوه مواظبت اطفال خويش در مبارزه با هرگونه ناهنجاري هاي طبيعت و ناملايمات روزگار در تکاپو و به تدارک غذا مي پرداختند. تا اينکه تدريجا قسمت از نيروهاي طبيعت را مهار نمودند و در بستر زمان، اولين «نطفه ها» و «اساسات تمدن» تاريخ بشر را گذاشتند که به عنوان خدايان و بانيان تمدن جوامع بشري در تاريخ ثبت گرديدند که اينکه چند نمونهء از آن به صورت مؤجز ذيلا نام گذاري مي گردد:
زن غرض ادامه حيات خود و اطفالش زمين را کاويد و تصادفا دانه هاي گندم را در يافت و آنرا قدري صرف خود و اطفال خويش کرد و باقي مانده را در زير زمين گذاشت تا اينکه در فصل ديگرنبات رسيد و دانه هاي گندم بدست آمد. بدين وسيله بود که اساس « زراعت » از سوي زن براي اولين بار کشف گرديد و غذاي نسبتا ثابت براي ادامه حيات انسان هاي اوليه بدست آمد و رقم تلفات جاني هم از اين رهگذر کم گرديد.
در ابتداء به نسبت خشم و خصم طبيعت، بيشتر از همه اطفال تلف مي شدند و زن نمي دانست که چگونه اطفالش را از مرگ نجات بدهد. زن در جريان نبرد روزمره خود براي نخستين بار علف را تابيد و از آن ريسمان باريک ساخت و تدريجا از آن پارچه درست نمود و اطفال خود را بدان پوشاند. همان بود که آنها را ازخطرسردي وگرمي نسبتا نجات بخشيد و بدين صورت زن« پوشاک» را کشف ودراختيار جامعه اوليه نيز گذاشت و انسان را در برابر سردي، گرمي، باد، باران وغيره حفظ نمود.
انسان اوليه در آغوش طبيعت همواره در معرض سردي، گرمي، خورش حيوانات درنده و عوارض طبيعي مواجه بود وقبل از همه نوزادگان و اطفال خرد شان آسيب پذير بودند. زن همواره سعي مي نمود تا پناگاهي در زيردرخت،کنار سنگ، جنگل و چقري زمين و… براي اطفال خويش تدارک دهد. بالاخيره با تلاش مداوم خويش غار را شناخت و از آن به عنوان پناگاه
استفاده کرد و به ترتيبغار را گسترش داد تا اينکه تدريجا به ساختن«مسکن» مؤفق بدين شيوه زن بنياد خانه ومسکن را گذاشت که نه تنها اطفال خود را حفاظت کرد؛ بلکه جان خود و مرد را نيز از خطر، غضب نيروهاي تباه کنندهء طبيعت و درنده گان نجات بخشيد و خطر مرگ انسان نيز کاهش يافت.
و…..
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.