تاریخ انتشار | 03 مارس 2022 |
---|---|
فرمت فایل | ورد ـ word ـ قابل ویرایش |
تعداد صفحات | 10 صفحه |
این تحقیق مقاله دارای موضوعاتی همچون مقدمه تحلیل نتیجه گیری و … می باشد و در ۱۰ صفحه تنظیم شده است و دارای پسوند ورد word قابل ویرایش است
جامعهي اطلاعاتي، جامعهي پساصنعتي، جامعهي دانش محور، جامعهي فكري، جامعهي كامپيوتري: همهي اين اصطلاحات برچسبهايي هستند براي درك دگرگوني ژرف جوامع صنعتي در بخش پاياني قرن بيستم. صرف نظر از برچسبي كه به كار ميرود، تأكيد اصلي همواره بر اين نكته است كه جوامع صنعتي دارند به شكل تازهاي تكامل مييابند كه در آنها تكنولوژي نقش محوري دارد.
با اين همه، برچسبها به جاي اين كه مسأله را روشن كنند ممكن است موجب سردرگمي شوند. به رغم اين واقعيت كه دربارهي اين دگرگوني اخير جامعه در سي سال گذشته بسيار گفته و نوشتهاند، اصطلاحاتي مانند «جامعهي اطلاعاتي» اكنون بخشي از واژگان رايج به شمار ميرود، هنوز هم اغلب چندان روشن نيست كه اين گونه برچسبهاي آسانياب عملاً چه معنايي دارند.
به نظر من، «جامعهي پساصنعتي»، اصطلاح و مفهومي كه خود من به كار ميبردم، مناسبترين اصطلاح است، نه به اين دليل كه برچسب راحتي است بلكه به اين دليل كه ابزاري است كه به عقيدهي من ميتوان به كمك آن درك بهتري از عصر ما به دست آورد. من در كتاب ظهور جامعهي پساصنعتي كه نخستين بار در سال ۱۹۷۳ منتشر شد، ويژگيهاي جامعهي پساصنعتي را برشمردهام، امروز، پس از گذشت بيش از ۲۵ سال، تقريباً با يقين ميگويم كه بيشتر تحليلها و پيشبينيهايم درست بوده است.
در اين كتاب كمتر وارد جزئيات شده و خواهم كوشيد ويژگيهاي عمدهي جامعهي پساصنعتي را به گونهاي ارائه دهم كه خوانندهي متون تجاري را در دست زدن به قضاوتهاي منطقي و تشخيص صحيح كه از اركان موفقيت تجاري است ياري رساند. هر گاه كه خطر «اضافه بار اطلاعاتي» پديدار ميشود يا هر گاه كه تازهترين نظريهي مديريت «معجزهآسا» به بازار ميآيد. اين اصول را به ياد بياوريد.
جامعهي پساصنعتي تصوير يا نتيجهي مستقيم گرايشهاي موجود نيست، بلكه يكي از اصول جديد سازمان اجتماعي و تكنولوژيك و شيوههاي جديد زندگي است، درست همانگونه كه روند صنعتي شدن دگرگوني بنيادين شيوهي زندگي كشاورزي را به دنبال داشت. اصول جديد تغييرات عمدهاي در مفاهيمي ايجاد ميكنند كه براي هر تجارتي اهميت اساسي دارند: زمان و مكان، بازار، منابع استراتژيك، معناي كار، اهميت حمل و نقل در مقايسه با ارتباطات، طرح اجتماعي و سازماني. اصول جديد جامعهي پساصنعتي بر همهي اين عناصر حياتي تجارت عميقاً تأثير گذاشته است.
شما خواه در تجارت خصوصي باشيد و خواه در خدمات دولتي، آشكارا به اين نياز داريد كه سيستم عمليات خود را بر اين اساس تنظيم يا در آن تجديدنظر كنيد. اين تنظيم اساسي مشكل عمدهاي است كه امروزه با آن روبهرو هستيم و يكي از دلايل گرفتار شدن ژاپن در بحرانهاي سياسي و اقتصادي همين است. پيشرفتهاي فني در اواخر قرن بيستم جامعهاي پساصنعتي مبتني بر اصول جديد ايجاد كرده است اما اين واقعيت جديد هنوز به طور كامل در شيوهي تفكر ما و ادارهي كسب و كارها نمود نيافته است. نظريههاي دانشگاهي ما نيز چنين وضعي دارند. به رغم چندين دهه گفتوگو دربارهي جامعهي پساصنعتي با جامعهي اطلاعاتي، هنوز نتوانستهايم نظريهي فراگير و كارآمدي دربارهي ارزش دانش ـ كه معادل امروزي نظريهي ارزش كار در جامعهي صنعتي است ـ بنا نهيم. در دنياي حكومتها و عالم علم، عدم انطباق ـ وجود شكاف ميان نظريه و واقعيت ـ لزوماً مهلك نيست گرچه معمولاً اختلالات بسياري ايجاد ميكند، اما براي اهل تجارت نه تنها «خواندن» زمان حال بلكه نگاه به آينده فوقالعاده مهم است، توانايياي كه برندگان را از بازندگان متمايز ميگرداند. شركتهايي كه از درك و كاربرد اصول جديد در سيستمهاي عملياتي خود عاجزند خطر فسيل شدن را به جان ميخرند، در حالي كه آن دسته از كسب و كارهاي قديمي كه خود را با شرايط سازگار ميكنند، نيز كارآفرينان جديد و آگاه كه از اصول جدي بهره ميبرند، موفق ميشوند و رشد ميكنند.
در ميانهي راه گذار به جامعهي پساصنعتي بودن، نه به معناي از بين رفتن توليد صنعتي يا توليد كالا (جامعهي صنعتي) است، نه پايان توليد غذا و تحصيل روزي از زمين و دريا (جامعهي كشاورزي، جامعهي پيشصنعتي). در واقع امروز بيش از هر زماني غذا توليد ميشود و براي تغذيهي جمعيت فزايندهي جهان حتي به غذاي بيشتري نياز است. از شمار شاغلان بخش كشاورزي و توليد صنعتي البته به نحو چشمگيري كاسته شده است، اما توسعهي جامعهي پساصنعتي به طور كامل جايگزين هيچ يك نشده و جايگزين اشكال پيشين سازمان اجتماعي نيز نگرديده است. آن چه ميبينيم همزيستي گونههاي بيشتري از سازمان اجتماعي، به گونهاي سلسله مراتبي، است كه بر پيچيدگي جامعه و ماهيت ساختار اجتماعي ميافزايد.
ميتوان چنين پنداشت كه جهان به سه گونه سازمان اجتماعي تقسيم شده است. يكي جامعهي پيش ـ صنعتي است. در جامعهي پيش ـ صنعتي صنايع استخراجي همچون كشاورزي، ماهيگيري، توليد الوار و معدنكاوي غالب بود. بيشترين نيروي كار در آفريقا و بخشهاي بزرگي از آمريكاي لاتين و آسياي جنوب شرقي هنوز هم به اين فعاليتها اشتغال دارند كه به طور كلي چيزي است كه من آن را «بازي عليه طبيعت» مينامم؛ زيرا اين فعاليتها دستخوش تغييرات شديد آب و هوا، فرسايش خاك، تحليل رفتن جنگلها يا افزايش استخراج كانيها و فلزات هستند.
ساير نقاط جهان عمدتاً صنعتي و به كار توليد مشغول هستند: كاربرد انرژي در ماشينها براي توليد انبوه كالا. اينها كشورهاي ساحلي حوزهي اقيانوس اطلس بودهاند: كشورهاي اروپاي غربي و ايالات متحده، شوروي سابق، بعدها ژاپن. البته امروزه چند كشور در آسياي جنوب شرقي و نيز آمريكاي لاتين پا به جامعهي صنعتي گذاشتهاند. كار در جامعهي صنعتي «بازي در برابر طبيعت مصنوع» است، يعني بستن انسان به ماشين، يك نظام كار موزون و بسيار هماهنگ.
نوع سوم سازمان اجتماع، سازمان پساصنعتي است. اكثريت نيروي كار ديگر نه در توليد صنعتي يا استخراج كانيها بلكه در فعاليتهايي به كار گمارده ميشوند كه توسعاً بخش خدمات ناميده ميشود. در حال حاضر ايالات متحده، ژاپن و چندين كشور اروپايي به اين دسته تعلق دارند. در اينجا بازي، نه بازي عليه طبيعت است و نه بازي انسان عليه ماشين (طبيعت مصنوع) بلكه بازي انسان در برابر انسان است ـ بازي ميان افراد در زمين بازياي كه تكنولوژي فكري خطوط آن را ترسيم ميكند.
وقتي قوانين بازي از اساس دگرگون ميشود، اولويتها و كنشها و بازيگران نيز بايد دگرگون بشوند. با طرح اجتماعي جديدي كه امروزه در نيمهي راه بنا نهادن آن هستيم، رويههاي نهادي و سازماني ناگزير از تغييرند. نگاهي نزديكتر به اصول عمدهي اين طرح اجتماعي نو بايد به ما اين امكان را بدهد كه اولويتها را ارزيابي و در كنشها بازنگري كنيم.
و…
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.