تاریخ انتشار | 16 مارس 2022 |
---|---|
فرمت فایل | ورد ـ word ـ قابل ویرایش |
تعداد صفحات | 17 صفحه |
این تحقیق مقاله دارای موضوعاتی همچون مقدمه تحلیل نتیجه گیری و … می باشد و در ۱۷ صفحه تنظیم شده است و دارای پسوند ورد word قابل ویرایش است
ارتباطات از عوامل بنيادي هويت سازمان و جوهره اصلي مديريت است. همچنين مديران به خوبي ميدانند كه تعارض پارهاي اجتناب ناپذير از حيات سازماني است بنابراين، براي مديران اهميت دارد كه پديدههاي تأثيرگذار بر تعارض را شناسايي كنند. تعارض ميتواند كاركردي يا غير كاركردي باشد. در مقاله حاضر تعارض غير كاركردي مد نظر است و از ميان عوامل مؤثر بر تعارض سازماني، موانع ارتباط فردي بررسي ميگردد. پنج مؤلفه موانع ارتباط فردي تحت عناوين عدم گشودگي، عدم همدلي، عدم حمايتگري، عدم مثبتگرايي و عدم تساوي مورد بررسي قرار گرفته است.
از مهمترين عوامل اساسي در اعمال مديريت ، انسان است . مهمترين سرمايه سازمان نيروي انساني آن است. توجه به نيروي انساني در سازمانها طي سالهاي اخير بخش عظيمي از زمان وسرمايه سازمانهاي پيشرو را به خود اختصاص داده است. رشته ارتباطات سازماني بسياري از دشواريهاي سازماني را تحليل وبراي آ نها راه حل مناسب مي يابد.
(فخيمي،۱۳۷۹،ص۴۱۰).ايجاد سازمان تحت شرايطي كه استقرار ارتباطات مشكل و يا به كلي غير ممكن باشد كاري بيهوده است. همچنان كه «هربرت سايمون» اظهار داشت كه: «سازمان نميتواند بدون ارتباط وجود داشته باشد.» «چستر بارنارد» ميگويد: «تهيه يك سيستم ارتباطي از جمله وظايف اساسي مدير است.»
در فرهنگ فارسي معين، ارتباط به صورت زير تعريف شده است: «ارتباط از نظر لغوي واژهاي است عربي از باب افتعال، كه در فارسي به صورت مصدري و به معناي پيوند دادن، ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معني بستگي، پيوند،پيوستگي و رابطه استعمال ميشود (معين،۱۳۶۰،ص۱۹) در فرهنگ مديريت تعاريفي چون: «نقل و انتقال اطلاعات، ديدگاهها، نگرشها يا احساسات فرد يا گروهي به فرد يا گروه ديگر آمده است (صائبي، ۱۳۷۱،ص۱۲۱).
كلمه ارتباطات (Communication ) از لغت Communicar مشتق شده است كه اين لغت خود در زبان لاتين به معنايTo make Common يا عمومي كردن و به عبارت ديگر، در معرض عموم قرار دادن است (پيرسون و نلسون ،۱۹۸۳،ص۵) .هربرت سايمون ارتباطات را اينگونه تعريف ميكند: هر فراگردي كه به وسيله آن مقدمات تصميمگيري از يك عضو سازمان به عضو ديگر انتقال داده شود(هوي و ميسكل، ۱۳۷۱، ص۲۱۲).
ارتباطات عبارت است از مبادله اطلاعات و كاري كه بر روي انتقال آن به ديگران صورت ميگيرد (فرنك و لارسن ،۱۹۷۲،ص۳).
در يك عبارت ساده، ارتباطات را ميتوان تبادل اطلاعات و انتقال معني دانست (كتز و كن ،۱۹۶۹،ص۲۲۳).
ارتباطات ميان فردي همچون اشكال ديگر رفتارانسانها، ميتواند در دو حد غايي بسيار اثر بخش و بسيار غير اثر بخش مطرح شود. به احتمال بسيار فراوان هيچ رفتار متقابل انساني نمي تواند كاملاً موفقيت آميز و ياكاملاً شكست و ناكامي باشد. ميتواند بهتر شود و در مقابل، احتمال بدتر شدن آن نيز ميرود.
ويژگيهاي زير به طور معني داري بر اثر بخشي ارتباطات ميان فردي تأثير دارند:
گشودگي: مفهوم كيفي گشودگي، حداقل در سه جنبه اساسي ارتباطات فردي، خود را بروز ميدهد. اول فرستنده پيام در ارتباطات ميان فردي بايد فردي باشد، كه خود را در مقابل طرفهاي ارتباطي خود بگشايد و با يك گشودگي نسبي با آنها مواجه شود. به عبارت ديگر، هر كس ميتواند بخش عظيمي از اطلاعات مربوط به خود را كه ميتواند در فراگرد ارتباطات ميان فردي مؤثر واقع شود، مخفي كرده و در نتيجه فراگرد ارتباطي را از مسير طبيعي خود خارج سازد. دومين جنبه از گشودگي اشتياق فرستنده پيام يا مبدأ ارتباطي به وانمود كردن و بروز دادن صادقانه محركات وارد بر خود است و اينكه براو چه تأثيري نهاده اند. اغلب انسانها علاقمندند كه ديگران در مقابل گفتهها و يا اعمال آنها عكس العمل واضحي از خود نشان دهد. سومين جنبه از گشودگي كه براي اولين بار توسط «آرتور بوچنر» و «كليفورد كلي» مطرح شده است با مفهوم تملك احساسات و تفكرات مرتبط است. و چنين تعبير ميشود كه شخص مورد نظر احساسات و تفكرات خود را كه كاملاً در اختيار اوست و خود به آنها كاملاً واقف است و مسئوليت آن را عهده دارد به اطلاع دريافت كننده پيام برساند.
همدلي: شايد يكي از دشوارترين جنبههاي كيفي ارتباطات به كارگيري همدلي در يك رابطه متقابل است. همدلي يعني فرستنده پيام و گيرنده پيام هر دو به يك احساس يگانه دست يافتهاند. سه گام براي به كارگيري و بالا بردن مهارتهاي مربوط به همدلي عبارتند از: نخستين گام، پرهيز از قضاوت و ارزيابي رفتار طرف مقابل است. دومين گام درك احساسات و عواطف طرف مقابل است. درك خواستهها و نيازها، آمال، تواناييها، تجارب، بيمها و هراسهاي طرف مقابل، ما را بر آن ميدارد كه او را بهتر بشناسيم و پي به احساسات و عواطف او ببريم و بتوانيم با او بهتر همدلي كنيم. گام سوم، بايد بكوشيم آنچه ديگري براساس نگرش و توانايي خود تجربه كرده است مانيز تجربه كنيم. مهم است كه بدانيم اين تجربه ميبايد براساس نگرش و احساسات او باشد نه آنچه خود ميانديشيم. خود را كاملاً در جاي او و به جاي او قرار دادن و نقش او را ايفا كردن ما را بر آن ميدارد كه او را بهتر درك كنيم.
حمايتگري: يك رابطه ميان فردي مؤثر و قابل اتكاء رابطهاي است كه در يك فضاي حمايتگرانه شكل گرفته باشد. ارتباطات ميان فردي باز و همدلانه نميتواند در يك فضاي توأم با هراس و تهديد دوام يابد و دير يا زود به گسستگي رابطه منجر ميشود. اگر شركت كنندگان در يك فراگرد ارتباطي احساس كنند كه از سخنان و كردار آنان انتقاد به عمل ميآيد و مورد تهاجم قرار ميگيرند، از هر اقدامي كه به نشان دادن خواستهها و نيازها و يا مكنونات دروني آنها بينجامد، پرهيز ميكنند.
مثبت گرايي: مثبت گرايي در يك رابطه ميان فردي حداقل به سه جنبه يا عوامل مختلف تكيه دارد. اول، ارتباط ميان فردي زماني به درستي شكل مي گيرد و پرورش پيدا ميكند كه احترام مثبت و معيني براي خويشتن در نظر داشته باشيم. كساني كه در مورد خود مثبت ميانديشند اين احساس مثبت را به ديگران منتقل و آنان را وادار به مثبت پنداري ميكنند. دوم، ارتباطات ميان فردي زماني به درستي شكل ميگيرد كه احساسات خوشايند خود را نسبت به طرف مقابل به او منتقل كنيم. روشن است كه اين در وجود شخص مقابل، اثر مثبت گذارده و او را بر آن ميدارد و تشويق ميكند كه در ارتباط مورد نظر فعالتر برخورد كرده و سطح ارتباطي خود را به تراز بالاتري بكشاند. سوم، يك احساس مثبت و خوشايند در مورد وضعيت عمومي حاكم بر ارتباطات، براي تعامل يا ميان كنش اثر بخش بين دو يا چند نفر بسيار حياتي و مهم است. به عبارت ديگر، عدم مشاهده تمايل و اشتياق از سوي مخاطب يا مخاطبان، فرستنده پيام را به سوي انصراف از ارتباط و گسستگي ارتباطي ميكشاند.
تساوي: تساوي خاصيتي ويژه است. يك فرد ممكن است با هوش تر، قويتر، ثروتمندتر و حتي سالمتر باشد. هرگز دو نفر از تمام جنبهها با يكديگر مساوي نخواهد بود. با وجود اين عدم تساوي، ارتباطات ميان فردي عموماً زماني مؤثرتر خواهد بود كه فضاي حاكم فضايي مبتني بر تساوي باشد. اين بدان معني نيست كه افراد غير مساوي نميتوانند ارتباط برقرار كنند. در حالي كه اگر بخواهند ارتباط آنان با يكديگر ارتباطي مؤثر باشد، بايد تساوي در شخصيت آنها مورد توجه باشد و يا اينكه به نقاط مشترك كه نوعي تساوي است تأكيد بيشتري شود. اين بدان معني است كه ميبايد در ارتباطات ميان فردي سياست يا خطمشي خاصي وجود داشته باشد كه از طريق آن به شناسايي ويژگيهاي فردي طرفين ارتباط، دست يافت. نكتهاي كه حايز اهميت است اين است كه طرفين ارتباط در نظر داشته باشند كه هر دو انسان هستند و موجوداتي گرانبها كه هر يك داراي خصيصههايي هستند كه به نوبه خود ميتواند براي ديگران ارزشمند باشد (فرهنگي ، ۱۳۸۰، صص۱۲۱- ۱۱۲ ).
و…
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.