تاریخ انتشار | 18 دسامبر 2020 |
---|---|
تعداد صفحات | 246 صفحه |
فرمت فایل | Word – قابل ویرایش |
در چند دههی اخیر، اندیشمندان اقتصادی ادیان مطالعات و تحقیقات گسترده و فراوانی را در زمینهی اقتصاد دینی( تجزیه وتحلیل رفتارها، نهادها و سیاست های اقتصادی با توجه به زمینههای دینی) انجام دادهاند که حاصل آن به صورت گنجینهای غنی در اختیار جامعهی علمی قرار دارد. در این میان، مطالعه دربارهی اندیشه اقتصادی یهودیت، مسیحیت واسلام رونق بیشتری دارد. اين پژوهش هدف اساسي خود را مقايسهی تطبيقي بين انديشهی اقتصادي ادیان مذکور و در نتيجه، شناسايي اقتصاد مطلوب و مورد نظر دين (الگوي ديني اقتصاد) و تبيين ویژگیهای اقتصاد ديني از منظر انديشمندان اقتصادي ادیان مذکور قرار داده است.در عين حال، براي آن كه بتوان شناخت دقيق و جامعي از اقتصاد ديني داشت، لازم است پژوهش های انجام شده در این زمینه را بررسي کنیم. لذا براي تحقق این شناخت، مطالعهی ماهيت اقتصاد یهودی ، اقتصاد مسیحي و اقتصاداسلامی ضروری است. بر همین اساس بخشهای اول ، دوم و سوم این پژوهش، به اين مهم پرداخته است و در بخش چهارم نیز هدف اصلي، انجام مقايسهی تطبيقي ميان انديشههای اقتصادی یهودیت، مسیحیت واسلام است. درپایان، ابتدا ديدگاههاي صاحبنظران اقتصادي یهودی ، مسیحی ومسلمان را در مورد موضوعات اقتصادي مهمي مانند جهانبيني اقتصادي، اصول اساسي اقتصاد، كار و مالكيت، عدالت و توزيع و دولت و بازار را مقايسه کرده و با توجه به ديدگاههاي اقتصادي مشترك در یهودیت، مسیحیت واسلام، ویژگیهای اقتصاد ديني مطرح شده است.به هر حال، دین و اقتصاد دو بعد زندگی انسانی و اجتماعی هستند که ترسیم و تحلیل صحیح و پایبندی به مفادآنها، باعث تصحیح و تعدیل یکدیگر شده است و همگرایی حاصل از این تعامل ، برکارآمدی هر دو و همچنین دیگر ابعاد زندگی تأثیر بهسزایی خواهد داشت. این پژوهش با روش ، توصیفی – تحلیلی – مقایسه ای و بر مبنای شیوهی کتابخانهای تنظیم شده است.
عدالت را به اقسامی مانند اجتماعی، قضایی، اقتصادی و … تقسیم میكنند. عدالت اجتماعی در اسلام، یكی از ابعاد عدالت كلی است و عبارت از ایجاد فرصتهای برابر و رفع موانع بهطور مساوی برای همهی آحاد جامعه است. عدالت قضایی را نیز میتوان برابری همهی آحاد جامعه در برابر قانون تعریف كرد. مفهوم عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه بهعنوان یك اصل كلی عدالت در اسلام، به منزلهی صفت ممیزهی نظام اقتصادی اسلام شناخته میشود؛ زیرا همهی قوانین مربوط به اعمال اقتصادی مجاز و غیر مجاز از سوی مصرفكنندگان، تولید كنندگان ، دولت و نیز مسئله حقوق مالكیت ، تولید و توزیع ثروت مبنی بر مفهوم عدالت اسلامی استبا توجه به این كه عدالت اقتصادی از اصول حاكم بر اقتصاد اسلامی است، دستیابی به توزیع عادلانه در این اقتصاد از اولویت خاصی برخوردار است. از این رو، نظریهی توزیع در اسلام نه تنها شامل توزیع محصولات تولیدی میشود بلكه شامل توزیع منابع و عوامل تولید نیز میشود.اكثر اندیشمندان مسلمان به اقتصادهای نئوكلاسیكی و كینزی به خاطر فراموشی یا كم توجهی به مسئله توزیع اولیهی منابع انتقاد میکنند. برای آنها شروع عادلانه و مشروع در اقتصاد به منظور حذف هر نوع سود ناعادلانه از اهمیت برخوردار است. از میان صاحبنظران اقتصادی معاصر، «منان» علی رغم یادآور شدن اهمیت توزیع منابع نخستیه به آن نپرداخته است. صدیقی نیز پس از طرح اشكال مختلف مالكیت در یك نظام اقتصاد اسلامی، توزیع مجدد مالكیت و كنترل ثروتها را به نفع فقرا مطرح كرده است. در این میان تقوی مالكیت خصوصی بسیارمحدود شده و توزیع گستردهی ثروت یا دارایی نخستیه برای كسانی كه میتوانند به طور مولد از آن استفاده كنند، تأكید میكند. البته او اضافه میكند كه از آنجا كه منابع طبیعی متعلق به كل جامعه است، افراد تنها تا جایی میتوانند مالك دارایی شوند كه ظرفیت آنهابرای استفاده اجازه میدهد. ایشان به این موضوع به عنوان نیازی اخلاقی برای تأمین شرایط یكسان برای همهی افراد نگاه میكند.
دانشمندان اسلامی این مسئله را که «سازوکار تصمیم گیری در نظام اقتصادی اسلام چگونه است؟» (اقتصاددانان و غیراقتصاددانان) بررسی کردهاند مسئله اصلی برای آنها تعیین دامنهی حضور بخش عمومی (دولت) و بخش خصوصی (بازار) و به عبارت دقیقتر، تشخیص گسترهی آزادی اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام است به همین منظور ابتدا جایگاه و نقش دولت را در اقتصاد اسلامی از منظر اندیشمندان و صاحبنظران اقتصادی مسلمان بررسی میكنیم. سپس به تبیین درآمدها و هزینههای دولت در اقتصاد اسلامی( مالیات اسلامی) میپردازیم. جایگاه بازار، اخلاقیات بازار در اقتصاد اسلامی و تأمین مالی در اقتصاد اسلامی موضوعات بعدی مورد بحث در این قسمت هستند.
جایگاه بازار و اخلاقیات بازار در اقتصاد اسلامی
یكی از موضوعات مهمی كه توجه پژوهشگران اقتصاد اسلامی را به خود جلب كرده است، بحث بازار و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی است. این مسئله كه اقتصاد اسلامی از نظر اجرایی دارای نوعی اقتصاد مختلط است كه در قالب آن دولت و بخش خصوصی بهصورت توأمان امور اقتصادی را پیش میبرند، در اكثر نوشتههایی كه به بررسی نظام اقتصادی اسلام پرداختهاند، مورد تأكید قرار گرفته است. این صاحبنظران معتقدند كه تخصیص منابع، سازماندهی تولید ، دادوستد و توزیع درآمد از برآیند نیروی فعالیت آزاد و مبتنی بر اخلاق فردی و كنترل دولت تأثیر میپذیرد بنابراین یكی از ویژگیهای مهم اقتصاد اسلامی، مشاركت دو بخش خصوصی و عمومی در تشكیل نظام اقتصادی اسلام است. به نظر كاظم صدر، انحراف از این توازن، به همراه بینش و خاصی، موجب غفلت از نقش بخش عمومی و تشكیل نظام سرمایهداری شد و غفلت از بخش خصوصی، تشكیل نظامهای كمونیستی را در پی داشت
تأمین نظام مالی در اقتصاد اسلامی
دین اسلام، همانند دیگر ادیان الهی با ظالمانه خواندن قرض ربوی، از یك سو به مبارزه با آن پرداخته و در صدد ریشه كن كردن آن برآمده و از سوی دیگر برای تأمین مالی نیازهای مختلف اقتصادی جایگزینهایی مطرح كرده است. رباخواری از محرمات صریح دین اسلام و بعد از شرك، بزرگترین گناه محسوب میشود. آیات و روایات فراوانی بر حرام بودن ربا دلالت میکنند. برخی از این آیات میگویند: «خداوند خرید و فروش را حلال فرموده، اما معامله ربوی را حرام نموده است» (بقره / ۲۷۵). در آیهی دیگری، خداوند میفرماید: «اگر ایمان دارید، ربا را رها كنید و اگر این كار را نكنید، با خداوند و پیامبرش اعلان جنگ کردهاید» (بقره /۲۷۸). همچنین آیه دیگری از قرآن در خطاب به رباخواران میفرماید : «اگر از رباخواری پشیمان شدید، تنها اصل سرمایهی خود را دریافت كنید. نه ظلم كنید و نه ظلم بپذیرید» (بقره / ۲۷۹). این آیه ی شریفه نشان میدهد كه ربا به طور مطلق (بانرخ كم یا زیاد) حرام است
یكی از مباحث مهم در ارتباط با اقتصاد اسلامی، ماهیت آن است. البته این بحث به این منوط است كه اصل وجود اقتصاد اسلامی و نیاز به آن مورد پذیرش قرار گرفته باشد. در این قسمت ابتدا به برخی از نظرات در مورد عدم وجود یا عدم نیاز به اقتصاد اسلامی اشاره میكنیم. سپس تصورات مختلف از اقتصاد اسلامی را با فرض پذیرش نیاز به آن و وجود بحثی یا عنوان اقتصاد اسلامی مطرح میكنیم. در پایان نظر چند تن از صاحبنظران اقتصادی مسلمان را درباره مكتب اقتصادی اسلام، نظام اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد اسلامی ارائه میدهیم.
مقایسه اندیشههای اقتصادی یهودیت ، مسیحیت واسلام
این پژوهش هدف اساسی خود را انجام مقایسهی تطبیقی بین اندیشهی اقتصادی یهودیت، مسیحیت واسلام و در نتیجه شناسایی اقتصاد مطلوب و مورد نظر دین (الگوی دینی اقتصاد) و تبیین ویژگیهای اقتصاد دینی از منظر اندیشمندان اقتصادی یهودی ، مسیحی و مسلمان قرار داده است. با توجه به انتقادات فراوانی كه از سوی این صاحبنظران بر اقتصاد متعارف و نظامهای اقتصادی موجود وارد شده است، سؤال مهمی كه جامعهی علمی اقتصاد مطرح میکند این است كه اقتصاد مطلوب و مورد نظر دین كدام است و چه ویژگیهایی دارد؟ از این رو مطالعه و تحقیق در مورد اقتصاد دینی و وجوه مشخصهی آن، اهمیت بسیاری دارد. در عین حال، برای آن كه بتوان شناخت دقیق و جامعی از اقتصاد دینی بهدست آورد، لازم است تمامی تحقیقات و مطالعات گسترده و فراوانی را كه اندیشمندان اقتصادی ادیان مختلف در زمینهی اقتصاد دینی انجام دادهاند مورد بررسی قرار داد؛ بنابراین، پژوهش حاضر در زمینهی چنین طرح پژوهشی گستردهای قرار دارد و هدف خود را ارائه پاسخی مقدماتی از منظر صاحبنظران اقتصادی یهودی ، مسیحی و مسلمان به سؤال مهم مذکور قرار داده است؛ لذا برای رسیدن به چنین پاسخی، لازم است ماهیت اقتصاد یهودی، اقتصاد مسیحی و اقتصاد اسلامی مطالعه شود كه بخشهای اول ، دوم و سوم پژوهش، این مهم را بر عهده داشتندهدف اصلی در این بخش، انجام مقایسهی تطبیقی میان اندیشههای اقتصادی یهودیت ، مسیحیت و اسلام است كه دربخشهای اول ، دوم و سوم مطرح شد. با این امید كه از طریق استخراج دیدگاههای اقتصادی مشترك در یهود ، مسیحیت و اسلام تا حدودی چهرهی اقتصاد دینی روشنترشود. همچنین مباحث مطرح شده در این بخش، فرضیهی اول این پژوهش را مورد بازنگری و ارزیابی قرار خواهند داد. فرضیه اول، ادعا میكرد كه یهودیت، مسیحیت و اسلام در ارائه مكتب اقتصادی، بر اصول مشتركی تأكید دارند.
دولت و بازار
در اندیشههای اقتصادی یهودیت ، مسیحیت و اسلام، بر ضرورت دخالت دولت در اقتصاد تأكید شده است، اما درمورد مقدار مطلوب دخالت دولت در اقتصاد اختلاف نظر زیادی در هر سه دین وجود دارد. نویسندگان یهودی همواره بر این خواسته بودهاند که بدانند قوانین دینی در حیات اقتصادی، بهویژه زمانی که معاملهای صورت میگیرد یا افراد به فعالیتهای مالی میپردازند، رعایت میگردند. آنها معتقدند که عاملان اقتصادی باید در فعالیتهای خود اخلاق را مورد توجه قرار دهند و قوانین دینی سرمنشایی مطلوب برای هدایت آنان در فتارهای اقتصادی تبدیل شود. تأکید آنان بر عدالت اقتصادی است، چنانکه تمامی اقشار و احزاب مورد حمایت قرار گرفته و ثبات اجتماعی در میان مومنان برقرار گردد. هدف پدیدآوردن جایگزینی برای بازار، به عنوان سازوکار تخصیص منابع نیست، بلکه تضمین عدم سوءاستفاده از نظام باانجام مبادلات غیراخلاقی است.
ثروت و داراییها
تورات نمیگوید که داشتن اموال مادی گناه است، بلکه آنها به عنوان برکت تلقی میشدند. خداوند، یک منطقه جغرافیایی را تعین کرده است که یهودیان در آن زندگی کنند، و آن در واقع همان سرزمین اسرائیل است و گفته شده است که شیر و عسل در آن سرزمین جاری است و هرگز صحرایی غیرقابل کشت نبوده است.
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.