مقاله حسابداری بررسی امور مالی شرکتها و بانکها که در آن بدهی یکی از سه جزء اصلی معادله ی حسابداری و ساختار سرمایه ی اکثر شرکت هاست.
تاریخ انتشار | 12 اکتبر 2018 |
---|---|
تعداد صفحات | 15 صفحه |
فرمت | word ورد – قابل ویرایش |
بدهی یکی از سه جزء اصلی معادله ی حسابداری و ساختار سرمایه ی اکثر شرکت هاست که نقش مهمی در تامین مالی ان ها دارد و روند استفاده از ان در شرکتها، خصوصا شرکتهای امریکایی در طی پانزده سال گذشته سیر صعودی داشته است.نسبت بدهی به سرمایه در ساختار تامین مالی در سال ۱۹۸۲ دو به یک بوده و در سال ۱۹۹۳ از مرز پنج به یک گذشته است.
دانلود تحقیق مقاله حسابرسی وجوه نقد و بانک
مزایای استفاده از استقراض
معایب استفاده از استقراض
تاثیر مالیات بر فرایند تامین مالی
تاثیر دولت بر سیاست های تامین مالی
تاثیر وام بر سوددهی شرکت
سود و بازده دارایی ها به عنوان معیار کارایی
منابع و ماخذ
پروژه حسابداری چهار منبع اصلی برای تامین واحد انتفاعی وجود دارد که عبارتست از: استقراض، انتشار سهام ممتاز و سهام عادی و استفاده از سود انباشته.
استقراض و انتشار سهام ممتاز یا سهام عادی ویژگی مشترکی دارند و ان اینست که منابع تامین وجه ، خارج از واحد انتفاعی و محدوده ی عملیات ان قرار دارد، در حالیکه
سود انباشته معرف منبع داخلی تامین مالی است.تامین مالی از طریق انتشار سهم عادی و استفاده از سود انباشته نیز از یک لحاظ ویژگی مشترک دارند، زیرا هر دو معرف
وجوه اعطایی صاحبان واحد انتفاعی می باشند.تحقیقات انجام شده در مورد روش های تامین مالی واحدهای انتفاعی بزرگ در کشورهای صنعتی نشان می ده که در درجه
ی اول، منبع اصلی تامین وجوه سود انباشته است.در درجه دوم و پس از سود انباشته، استقراض منبع عمده برای تامین وجوه مورد نیاز واحدهای انتفاعی محسوب می شود.
۱-هزینه ی پایین تر:از انجا که به وام دهنده وعده ی بازپرداخت داده شده است وی ریسک کمتری نسبت به سهامداران خواهد داشت، بنابراین بهره ی پرداخت شده به وام
پایین تر از بازدهی است که می بایست به سهامداران عرضه شود(به طور تجربی ۶% کمتر.۲-معافیت های مالیاتی:در همه ی شرکتها وقتی موضوع محاسبه مالیات بردرامد
مطرح باشد هزینه ی بهره از سود کسر می شود.کاهش هزینه های استقراض، چرا که اغلب نرخ های مالیاتی شرکتها بالای ۳۰% می باشد.
در بیشتر کشورها بهره ای که شرکت ها بابت استفاده از سرمایه ی وام دهندگان می پردازند هزینه قابل قبول مالیاتی تلقی می شود ولی سودی که شرکتها بابت استفاده
از سرمایه به سهامداران می پردازند هزینه ی قابل قبول مالیاتی به شمار نمی اید.پذیرش بهره به عنوان نوعی هزینه باعث می شود که هزینه ی بهره ی وام بعد از کسر مالیات
کمتر از هزینه ی بهره ی وام قبل از کسر مالیات گردد.هزینه ی یعد از مالیات بهره ی وام کمتر از هزینه ی قبل از مالیات بهره وام می گردد.
لذا می توان با گزینشی معقولاز انواع خاصی از اوراق بهادار، هزینه ی تامین مالی پس از کسر مالیات را کاهش داد.اما شواهد بیانگر چیز دیگری است.انتشار گشترده اوراق عرضه،
خصوصا اوراق قرضه ی بدون بهره یا استفاده ی بیش از حد شرکتها از وام سبب می شود نرخ بهره انها در بازار افزایش یابد تا سرمایه گذارانی که در طبقه مالیاتی بالاتری هستند
جذب شوند.بنابراین شرکتها تا انجا به انتشار اوراق قرضه و استفاده از وام ادامه می دهند که نرخ نهایی مالیات سرمایه گذار با نرخ نهایی مالیات شرکت برابر شود.پس از رسیدن به
ان نقطه هیچگونه انگیزه ی مالیاتی برای شرکت باقی نمی ماند که بازهم از این روش تامین مالی استفاده کند.
شرکتهای تیزبین چون عقاب در بازار سرمایه درپی شکار هستند یعنی همیشه می کوشند سرمایه مورد نیاز را به نرخ خایی زیر نرخ های رایج بازار تامین کنند.
شاید علت اصلی وضع نابسامان یا اختلالات بازار سرمایه باشد.این نابسامانی ها به علت کنترل هایی است که دولت بر میزان اعتبارات و سرمایه اعمال می کند یا به سبب دادن
کمک های بلاعوض دولت است که هدف از انها چیزی غیر از کارایی سیستم اقتصادی است؛ برای مثال دولت فرانسه برحسب عرف و سنت خود مساله استقراض شرکتها را محدود
کرده است تا بدان وسیله نرخ بهره را پایین نگه دارد و از این طریق ابزاری در اختیار وزیر دارایی گذاشته تا کسر بودجه خود را از منابع مالی ارزان تر تامین کند.
در امریکا سازمانهای مختلف دولتی وام هایی با هزینه ی اندک در اختیار شرکت ها یا موسسات قرار می دهند تا طرح های خاصی را که موردنظر انهاست به اجرا دراورند.همچنین دولت ها
ممکن است برای توسعه بخش های مختلف اقتصادی وام هایی با بهره کم را به شرکت های فعالدر ان بخش اعطا کنند.مثل وام هایی اعطایی برای توسعه ی بخش کشاورزی، توسعه ی
خانه سازی انبوه، توسعه ی صنایع کوچک و غیره.
در مقاله بررسی امور مالی شرکتها و بانکها اقلامی که در طرف چپ ترازنامه نوشته شده اند اقلامی هستند که ارزش انها برحسب ارزش دارایی های حقیقی است
که در طرف راست ترازنامه نوشته شده اند.نظر به این است تا از طریق تغییری که در اقلام دارایی های مالی به وجود می اید یعنی از طریق تجزیه کردن دارایی های
مالی به اجزای کوچکتر یا تبدیل کردن و ادغام و ترکیب این اقلام در یکدیگر، ارزش شرکت را افزایش داد.
در عین حال چنین به نظر می رسد که بالا بردن ارزش شرکت به وسیله یک مشت کاغذ بیشتر حالت کیمیاگری داشته باشد.از انجا که ارزش شرکت در گرو ارزش دارایی
های واقعی ان است نباید انتظار داشت که با تغییراتی که تنها در دارایی های مالی داده می شود ارزش کل شرکتتغییر یابد.بدیهی است اگ ر این تغییرات به گونه ای
باشد که میزان مالیات شرکت را تغییر دهد یا باعث تضعبف انگیزه های شرکت گردد و ان را از سرمایه گذاری های ارزشمند بازدارد در این صورت تغییر ساختار سرمایه بر
ارزش شرکت اثر خواهد گذاشت.
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.