تاریخ انتشار | 13 ژوئن 2021 |
---|---|
فرمت فایل | قابل ویرایش – ورد – word |
تعداد صفحات | 32 صفحه |
علیرغم کاربرد گسترده اصطلاح توانمندسازی در علوم سازمانی؛ یکی از مسائلی که در مراحل اولیۀ بهکارگیری این اصطلاح کمتر به آن توجه میشد، ارائه تعریف عملیاتی از آن بود. بیشتر تعاریفی کـه مطرح میشدند جامعومانع نبودند. در ارائه تعریف از اصطلاحاتی کاملاًَ مترادف استفاده میشد و بیش از آنکه به تعاریف این اصطلاح بپردازند، به تشریح مجموعهای از روشهای خـاص و تـأثیر آن بر توانمندسازی میپرداختند.چندی بعد، سایمون ضرورت تعاریف عملیاتی را موردتوجه قرار دارد. به اعتقاد او، تعـاریفی کـه از اصطلاحات به عمل میآیند باید با موفقیتهایی که بهطور تجربی مشاهده میشوند، مطابقت داشته باشند. نخست آنکه باید تعیین شود که چه مجموعه اقداماتی برای تحقق هدف(بهعنوانمثال،توانمندسازی کارکنان). لازم است. دوم آنکه با تحت تأثیر قرار دادن فرایندهای تصمیم، امکان تجزیهوتحلیل پیامدهای اقدامات فوق را میسر سازند و درنهایت، بهجای جنبههای انگیزشی، به تبیین جنبههای روانشناختی هدف و راههای نیل به آن بپردازند.با توجه به این مهم، تلاشهای زیادی از سوی صاحبنظران مختلف برای ارائه تعریفی عملیاتی از توانمندسازی به عمل آمد تا اینکه در سال ۱۹۸۸ کانگر و کاننگو یک گام بسیار مهم در این زمینه برداشتند. بنا به توصیۀ آنها، برای آنکه بتوان مفهوم توانمندسازی را در متون مدیریت مورد تجزیهوتحلیل قرارداد باید در ابتدا سازههای«قدرت» و «کنترل» که این اصطلاح از آنها مشتق شده را مورد تجزیهوتحلیل قرارداد. ازآنجاکه در متون مدیریت، سازههای قدرت و کنترل از دو رویکرد مختلف موردتوجه قرارگرفتهاند، بنابراین به توانمندسازی نیز باید از همین زوایا نگاه کرد(کانگر و کانگو،۱۹۸۸)..
واژه توانمندسازی در فرهنگ فشرده آکسفورد “قدرتمند شدن”، “مجوز دادن”، “ارائه قدرت”، ” توانا شدن” معنی شده است. برخی بر این باورند که توانمندسازی دادن قدرت به کارکنان است، برخی دیگر این مفهوم را رد کرده و معتقدند با توجه به اینکه کارکنان، سرمایهای از دانش و انگیزه هستند، بنابراین بهخودیخود، قدرت انجام کار به نحو عالی را دارا میباشند و به این اساس توانمندسازی را فراهم کردن زمینه،در جهت آزاد کردن این قدرت بالقوه تعریف مینمایند(کونزاک ،۲۰۰۰)..
باون (۲۰۰۶). توانمندسازی را سهیم شدن کارکنان خط مقدم سازمان در چهارعنصر اطلاعات، دانش پاداش و قدرت میداند.
ویاکینسون، توانمندسازی را بهعنوان راهحلی برای مشکل قدیمی و کهنه سازمانها و شرکتهای بروکرانیک و تیلوریزه میداند که در آنها، خلاقیت نادیده گرفتهشده است و کارکنان چه بهصورت فردی و چه بهصورت دستهجمعی با نشان دادن رفتارهای بیمحتوا ازخودبیگانه میشوند(ویلسون ،۱۹۹۳).کمرون توانمندسازی را فرایند قدرت بخشیدن به افراد تعریف کرده است. در این فرایند به کارکنان خود کمک میکنیم تا حس اعتمادبهنفس خویش را بهبود بخشند و بر اساس ناتوانی و درماندگی خود چیره شوند. توانمندسازی در این معنی به بسیج انگیزههای درونی افراد میانجامد. (کمرون ،۱۳۷۸).
فرای توانمندسازی را توزیع قدرت تصمیمگیری به افرادی که آن را ندارند، تعریف کرده است(فرای، ۲۰۰۵)..اسمیت (۲۰۰۰).توانمندسازی را تشویق افراد به مشارکت بیشتر در اتخاذ تصمیماتی میداند که بر تصمیمات آنها تأثیرگذار است.از این طریق میتوانیم فرصتهایی را برای افراد فراهم آوریم تا نشان دهند که میتوانند ایدههای خوبی آفریده و به آن جامهی عمل بپوشانند(عبداللهی، ۱۳۸۵).
برخی توانمندسازی را شکلی از عدم تمرکز که مستلزم واگذاری اختیار تصمیمگیریهای اساسی به زیردستان است،تعریف کردهاند(ریو و بایرز ،۲۰۰۳)..
توانمندسازي، كاركنان را به مشاركت در مديريت قادر میسازد ( لاسير ،،۲۰۰۲). و اصطلاحي وسيعتر از خود خويشتنداري (خودکنترلی). است.توانمندسازی، به مجموعه فنون انگیزشی اطلاق میشود که به دنبال افزایش سطح مشارکت کارکنان بهمنظور بهبود عملکرد آنان است. ویژگی اصلی توانمندسازی کارکنان همسو کردن اهداف فردی و سازمانی است(ویچیو ،۲۰۰۰).توانمندسازی، آموزش چگونگی انجام دادن کار به دیگران است که کمتر به مدیر متکی باشند.در توانمندسازی، کارکنان نهتنها نیازمند اختیارند،بلکه میباید آموزش کافی و اعتبار مالی و اطلاعات اساسی نیز داشته باشند تا بتوانند در زمینهی تصمیمهای خود پاسخگو باشند(تابس و موس ،۲۰۰۰)..
صاحبنظرانی چون بلاک و پیترز توانمندسازی را فرایند تسهیم قدرت بین افرادی که در سازمان کار میکنند،تعریف کردهاند.
چامپی و کارستون توانمندسازی را فرایند تسهیم مجدد اختیار و کنترل دانستند.
به اعتقاد شوتز ،توانمندسازی عبارت است از مشارکت کامل کارکنان و مدیران در تصمیمگیری.
هانکوول،جادسن و هفنر با بهرهگیری از تعاریف فوق ابراز داشتند که توانمندسازی عبارت است از مسئولیتپذیری برای اتخاذ تصمیم درزمینهٔ فعالیتهای کاری که فعلاً در حال انجاماند(هانکوول، جادسن و هفنر،۳۴۰-۳۷۳)..
اییلون نیز عنوان داشت که توانمندسازی، فرایند انرژیزا ساختن بهگونهای که احساس اعتماد و کنترل افراد را هم بر خود و هم بر سازمان افزایش داده و منجر به رشد شخصی و رضایتمندی افراد گردد،است(اییلون،۱۹۹۹)..
بهزعم برخی از صاحبنظران، توانمندسازی عبارت است از اعطای اختیارات بیشتر به کارکنان برای اتخاذ تصمیمات لازم بدون آنکه در ابتدا توسط سطوح بالاتر مدیریت مورد نظارت و کنترل واقع شوند(شوول،دسلر و راینک ،۱۹۹۳)..
در همین راستا، هاراری بیان کرد که توانمندسازی ابزاری است برای باز گذاشتن دست کارکنان بهگونهای که آنها بتوانند برای انجام آنچه فکر میکنند «بهترین است»بدون ترس از وتو شدن آن توسط روسایشان، از آزادی عمل برخوردار گردند(جان وستون ،۱۹۹۹)..
استیوکر ،یکی از پیشگامان توانمندسازی در جنرال الکتریک، گفت که توانمندسازی انتقال قدرت تصمیمگیری به پایینترین سطح سازمانیای که یک تصمیم مناسب میتواند اتخاذ گردد، میباشد(فلاوم ولاندو ،۱۹۹۸)..
بهزعم هالپ توانمندسازی عبارت است از فرایند کمک به افراد شایسته در سطح مناسب برای اتخاذ تصمیمات صحیح. منظور از سطح مناسب آن است که افراد باید چه نوع تصمیماتی را خودشان اتخاذ نموده و در این راستا باید جه میزان اختیارات و با چه سرعتی به آنها تفویض گردد. منظور از اتخاذ تصمیمات صحیح، کمک به افراد برای تعریف عملیاتی تصمیم صحیح و مرزهای تصمیمگیریشان میباشند(هالپ،۱۹۹۶)..
توانمندسازی عبارت است از تقویت عقاید افراد و ایجاد اعتمادبهنفس در آنها نسبت به خودشان و تلاش در جهت اثربخشی فعالیتهای سازمان. (گوردن ،۱۹۹۳)..
آلفردباندورا توانمندسازی را ایجاد قدرت تطابق با شرایط محیط اطراف دانسته و برای آن چهار عامل اصلی را میشمارد:
حمایت عاطفی افراد زمانی که درگیر امور استرسزا هستند.
– تشویق نمودن و دادن بازخورد نسبت به آنها
– معرفی نمونههایی از افراد موفق و اثربخش به آنها
– کسب تجربه از طریق انجام موفقیتآمیز یک فعالیت
توانمندسازی عبارت از فرایندی است که یک مدیر از طریق آن سعی در تقسیم قدرت خود در بین زیردستانش دارد. ازآنجاکه قـدرت در سازمانها، بیشتر در چارچوب اختیارات قانونی فرد متجلی میشود بنابراین، توانمندسازی به معنای تفویض اختیار است. کانگر و کاننگو، مدعی بودند چون تقسیم قدرت تنها راه توانمندسازی کارکنان نبوده و بهطور خودکار نمیتواند منجر به توانمندسازی کارکنـان گردد ازاینرو باید به توانمندسازی از زاویۀ مفهوم انگیزشی قدرت که مورد تأکید مک کللند بود، توجه کرد.
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.