تاریخ انتشار | 03 مارس 2022 |
---|---|
فرمت فایل | ورد ـ word ـ قابل ویرایش |
تعداد صفحات | 15 صفحه |
این تحقیق مقاله دارای موضوعاتی همچون مقدمه تحلیل نتیجه گیری و … می باشد و در ۱۵ صفحه تنظیم شده است و دارای پسوند ورد word قابل ویرایش است
آسيب هاي تربيتي اي كه از جانب اوليا و مربيان به قصد تربيت و اصلاح رفتار و از روي دلسوزي و محبت به كودكان وارد مي شود احتمالاً بيش از آسيب هايي است كه از جانب ديگر عوامل صورت مي گيرد !
۲ – اگر مي خواهيد فرزندتان نسبت به مسئوليت هاي خود بي تفاوت نباشد حساسيت بيش از حد نسبت به مسئوليت هاي او نشان ندهيد . ( سعي كنيد ظاهراً بي تفاوت باشيد تا او خود به تكاليف و وظايف خود حساس شود ) .
۳ – براي رسيدن به اهداف تربيتي ، اگر مي خواهيد سريعاً به مقصودتان نائل آييد آهسته و تدريجي حركت كنيد .
۴ – تربيت كردن ، رها كردن متربي از بستگي ها و وابستگي ها به سوي رشد و تعالي است و نه رام كردن و مطيع كردن او در دام خواسته ها . ” يقبُضكَ عَمّا لك و يبسُطكَ فيما لَه ” “قبض مي كند تو را آنچه براي توست و رها مي كند تو را در آن چه براي اوست. ”
۵ – آموزش راه هاي رسيدن به حقيقت مهم تر از خود حقيقت است . اين راه ها را به كودك نشان دهيد .
۶ – مهارتِ سكوت غالباً بيش از مهارتِ حرف زدن ارزش اثرگذاري دارد . با مهارت سكوت پيام خود را به كودك برسانيد .
۷ – معمولاً پدر و مادر در اثر حمايت و محبت نمي توانند كودك را به قدر كافي به خود واگذارند . در محبت نمودن معتدل باشيد ، زيرا ساختمانِ تربيتِ متعالي بر شانه هاي محبت متعادل بنا مي شود .
۸ – كودك در خانواده به خاطر مراقبت هاي افراطي و بايدها و نبايدها غالباً خودش نيست ، همه چيز را طوطي وار اقتباس مي كند ؛ او به جاي اين كه نقش بگيرد ، نقش بازي مي كند . بنابراين اجازه بدهيد كودك ، هنر خود بودن و خود شدن را در خود شخصاً كشف كند .
۹ – يكي از ظرافت هاي هنر تربيتي اين است كه هرگز در هنگام تنبيه ، كودك را تا مرحله اي از پافشاري پيش نبريم كه در آن خود را محكوم يافته تلقي كند ، بلكه مقاومت مانع را چنان حساب كنيم كه بتواند بر آن فائق آيد و تنبيه ، ابزاري براي آگاهي باشد و نه براي ترس و تهديد.
۱۰ – در برنامه هاي تربيتي بايد پيام تربيتي به گونه اي طرح و ابلاغ گردد كه مخاطب آن را يكي از پديده هاي ذات خود حس كند .
۱۱ – هر يك از افراد ، تربيتي درخور و شايسته با شخصيت و طبيعت خود دارند . از شبيه سازي و شبيه پروري پرهيز كنيد . ( “قُل كُلُّ يعمَل عَلي شاكِلّتِه ” ؛ ” بگو هركدام به راه و روش خويش عمل كند.”)
۱۲ – هر چه محيط و زمينه ي تربيت آماده تر باشد شرايط پذيرش پيام تربيتي مستعدتر و كاراتر است . آماده سازي عاطفي و دروني ، هنري بس عميق تر از پيام دهي و اندرزگويي است .
۱۳ – تربيت كودك الزاماً مبتني بر تعامل بين طبيعت او و دنياي پيرامون است ؛ پس در اين تعامل به اقتضاي طبيعت و محيط او سهيم باشيم .
۱۴ – هدف تربيت بايد توسعه و گسترش ظرفيت دروني و قوه فهم كودك باشد و نه تحميل و تزريق معلومات و محفوظات به او .
۱۵ – در روش تربيتِ فعال ، مربي مي كوشد تا خود را از نظر ذهني و عاطفي در موقعيت متربي قرار دهد ، در حالي كه در روش تربيت انفعالي ، مربي ، كودك را در موقعيت خود قرار مي دهد . در روش تربيت فعال ، مربي مشوّق ابداع و خلاقيت است ، حال آن كه در روش انفعالي ، مربي القا كننده و ايجاد كننده عادت صوري است .
۱۶ – وظيفه اوليا و مربيان هموار ساختن مسير رشد و تعالي كودك است و نه راندن يا كشاندن او به سوي هدف ؛ زيرا فرق است بين رشد ” كنش گر” و رشد ” كشانگر.”
۱۷ – تنبيه بايد به قصد بيداري دل باشد و نه تهديد جسم ، پس تا از نتيجه بيدارسازي تنبيه مطمئن نشده ايد اقدام به تنبيه نكنيد .
۱۸ – بايد دانست كه غالباً كودك علت آنچه را كه شما عيب مي دانيد نمي داند ، لذا قبل از سرزنش ، او را توجيه كنيد تا فاصله اي بين فهم شما و او ايجاد نشود .
۱۹ – رشد و پيشرفت به وسيله خود كودك و در يك پويشِ دروني صورت مي گيرد و پدر و مادر و يا معلم و مربي تنها مدديار ، راهنما ، مدل نما ، محرك و مشوق او هستند و بس ؛ همانند دارو در كارتن ، طبيب در معالجه بدن و باغبان در پرورش گل !
۲۰ – ما نبايد كودك را ” دانش اندوز” بار آوريم ، بلكه بايد او را در برابر صحنه ها و اشيايي قرار دهيم كه خود بينديشد و دريابد و گاه با احتياط و بسيار مختصر او را راهنمايي كنيم تا به جاي انديشه آموزي ، انديشه ورزي را پيشه كند
۲۱ – مربي بايد بداند كه اندرزها و درسهاي اخلاقي وقتي اثر نيكو دارد كه متربي شخصاً پذيرا باشد ، در غير اين صورت نه تنها بي فايده است ، بلكه نتيجه اي وارونه به دنبال دارد .
۲۲ – مربي بايد ” تجارب تربيتي ” را به جاي اندرزهاي كتابي و لفظي در معرض كودك به نمايش بگذارد تا او فرصتِ تجربه ي واقعيت را در زندگي خود دريابد .
۲۳ – كودك ، بسياري از امور را كه ديدني نيست از راه ديده مي آموزد ، مثل صدق و صفاي دروني ، شرافت نفساني ، نجابت اخلاقي و وقار معنوي و اين آموزه هاي ناديدني و ناگفتني پايدارتر و عميق تر از امور ديدني است .
۲۴ – در تربيت ديني بايد پرورش حس مذهبي و تفكر ديني ، مقدم بر اطلاعات و دانش ديني باشد ؛ زيرا تربيت ديني يعني زيستن طبق معتقدات ديني و نه صرفاً دانستن و حفظ كردن اطلاعات ديني !
۲۵ – قبل از تمايل و تقاضاي متربي ، از انتقال پيام تربيتي خودداري كنيد ، به ويژه در تربيت ديني.
۲۶ – حد فراگيري مفاهيم تربيتي هر كودك را ظرفيت هوشي و انگيزشي او تعيين مي كند ، لذا از تحميل و تراكم مفاهيم فراتر از ظرفيت او بايد پرهيز كرد .
۲۷ – در ارائه الگوي تربيتي مورد نظر سعي شود مواردي را مطرح كنيم كه كودك به طور خود انگيخته به آنها نياز دارد ، زيرا كودك به چيزي توجه مي كند كه در ترازِ رغبت اوست.
۲۸ – كودكان بايد نسبت به نوع رفتارهايي كه از آنان انتظار داريم شناخت كافي داشته باشند ؛ اين شناخت در ميدان مشاهده حاصل مي شود .
۲۹ – تربيت هرگز در يك بُعد متمركز نمي گردد بلكه همواره جنبه هاي عقلاني ، عاطفي ، اخلاقي ، اجتماعي ، جسمي ، علمي و …. در جامعيت بخشيدن به آن دخالت دارند .
۳۰ – درون مايه هاي تربيت صحيح در طبيعت كودك وجود دارد و او بايد از طريق خوديابي ، خودفهمي و خود رهبري ، آنها را در تعامل با محيطي سالم كشف و تقويت نمايد
۳۱ – مفاهيم تربيتي را با زندگي واقعي كودك ، با تجربيات روزمره و با نيازها و خواسته هاي او همراه سازيد ، قطعاً تأثير گذاري آنها پايدار و مستمر خواهد بود .
۳۲ – در اندرزهاي تربيتي سخنِ دلپذير را با دلِ سخن پذيرهمراه سازيد . مطمئن باشيد كه بر دل نشيند و در عمل ظاهر شود .
۳۳ – تربيت بايد در بيشترِ موارد اختياري و آگاهانه باشد تا توسط خود كودك و بدون اجبار و اكراه انجام پذيرد .
و….
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.