مبارزه با اشکال مختلف خشونت طلبی, توسل به زور و آسیب رسانی به دیگران از جمله دغدغه های اساسی جوامع در عصر کنونی است همچنین هفت روش كاهش استرس ، نفی فرهنگ خشونت و…
تاریخ انتشار | 31 دسامبر 2018 |
---|---|
تعداد صفحات | 28 صفحه |
فرمت فایل | Word ( ورد ) – قابل ویرایش |
تحقیق روانشناسی بالینی | دانلود مقاله روانشناسی | تحقیق روانشناسی بالینی | دانلود تحقیق روانشناسی یالینی | مقاله كاهش استرس | مقاله خشونت زنان
استرس هميشگي مي تواند به قلب آسيب رساند و حتي گرفتگي شريانهاي قلبي را تشديد كند. تحقيقات جديد نشان مي دهد اين شرايط باعث ايجاد برخي از هورمونهاي استرس در جريان خون مي شود كه ضعف سيستم دفاعي بدن را موجب مي گردد و ما را در مقابل بيماريهاي عفوني مانند سرماخوردگي و آنفلوآنزا آسيب پذيرتر مي كند، همينطور ارتباط تنگاتنگي بين بيماريهايي از قبيل سوزش معده و تبخال تا آسم و سرطان با سطوح بالاي استرس در بدن وجود دارد. افزايش استرس حتي مي تواند افت حافظه را با بالا رفتن سن تشديد كند.
اما راههاي اثبات شده اي وجود دارند كه استرس را از بين مي برند. در دانشگاه ويرجينياي غربي، دانشمندان به ۵۹ تن از بزرگسالان روش هاي ذهني اي را براي كنترل استرس آموزش مي دهند، پس از آن داوطلبان نه تنها احساس اضطراب كمتري دارند، بلكه علائم كمتري از استرس (مانند سردرد) را گزارش مي كنند.
هنگامي كه دانشجويان دانشگاه موردوك استراليا راههاي آساني را براي از بين بردن فشار آموختند، از آن پس در مواجهه با بيماري سرماخوردگي تعداد روزهاي كمتري بيمار بودند و سريعتر بهبودي يافتند. همينطور تحقيقي در دانشگاه ميامي نشان داد كه بيماران داراي HIV مثبت با تمرين براي كاهش استرس، مي توانند تعداد سلولهاي دفاعي گردشي در جريان خون خود را افزايش دهند.
۱-كاري انجام ندهيد
حداقل يك بار در روز، پنج يا ده دقيقه آرام بنشينيد و كاري انجام ندهيد. به صداهاي اطراف، احساستان و هر گونه كششي در گردن، شانه ها، بازوها، سينه و غيره تمركز كنيد.
اين يكي از مشكلترين كارها براي اكثر مردم است. چرا كه شديداً عادت كرده ايم راجع به ارزش كارهايي كه انجام مي دهيم فكر كنيم. انجام ندادن هيچ كاري يك جنگ واقعي است.
نشستن، به تنهايي ضربان قلب را كاهش مي دهد و فشارخون را پائين مي آورد، يعني با دو مورد از آشكارترين تاثيرات استرس مقابله مي كند. همچنين ديدگاه شما را عوض مي كند و احساس كنترل بر موقعيتها را افزايش مي دهد.
توانایی تشخیص شدت خشونت و میزان حساسیت انسان ها به آن وابسته به زمینه است. در واقع تجارب زندگی و شرایط زیستی انسان نقش مهمی در نوع نگاه به خشونت ایفاء می کند. یک فرد تاریخی- باستانی را تصور کنید که در یک قبیله زندگی کرده و از دوران کودکی تا بلوغ به طور مستمر شاهد جنگ, خونریزی, اجساد قطعه قطعه شده و دیگر مظاهرخشونت بوده است.
نگاه چنین فردی به خشونت در مقایسه با یک فرد بالغ که در جوامع شهرنشین کنونی زندگی می کند و شاید تا آخر عمر هیچگاه تجربه لمس و مشاهده عینی خشونت را نداشته باشد, قطعا متفاوت خواهد بود.
بریدن سر, بینی و زبان, کور کردن چشم, دوختن دهان, کندن پوست, آتش زدن, قطع دست و پا, دار زدن و دیگر اشکال شدید خشونت آنگونه که امروزه در نظر ما هولناک جلوه می کنند در زمان های گذشته و در نظر اجداد ما وحشتناک و حساسیت برانگیز نبوده اند.
زندگی در زمینه های اجتماعی مملو از خشونت و عادی شدن آن منجر به کاهش سطح حساسیت مردم و در نتیجه افزایش شدت خشونت خواهد شد. از این روست که هنگام آموزش افرادی که بنابر الزامات شغلی باید حساسیت آنها به خشونت کاهش یابد از انواع مختلف روشهای عادی سازی خشونت مانند بریدن سر حیوانات, مشاهده خونریزی های عمدی خود یا همکاران, مشاهده اجساد متلاشی شده و همچنین لمس مجازی و مستمر صحنه های خشن استفاده می شود.
یکی از دلایل ظهور جنبش های مبارزه با اشکال مختلف خشونت افزایش حساسیت مردم و همچنین افزایش شدت آن در ذهن افرادی است که به خاطر سبک جدید حیات اجتماعی, خشونت و آسیب رسانی به دیگران را پدیده ای عادی نمی بینند.
چنین مفهومی در رواج بیشتر خشونت کلامی نیز تاثیر گذار است. رواج و عادی بودن بسیاری از خشونت های کلامی در بین گروههای مختلف اجتماعی گاهی اوقات به گونه ای است که سطح حساسیت به صفر رسیده و در نتیجه اعضای چنین گروه هایی خشونت های کلامی را اصلا به رسمیت نمی شناسد.
با توجه به موارد فوق باید گفت که هرچه مظاهر خشونت در بافت جامعه کاهش یابد, از یک سو حساسیت مردم به خشونت طلبی افزایش یافته و از سوی دیگر رواج و عادی شدن مجدد اشکال مختلف آن دشوار می شود.
مخالفت مردم شهرهای بزرگ ایران بویژه تهران با شلاق زدن, دارزدن و سنگسار کردن افراد در ملاء عام و همچنین مخالفت با تنبیه بدنی دانش آموزان در سالهای اخیر, که حمایت های قاطعانه سازمان های بین المللی هوادار حقوق بشر را نیز به همراه داشت, گام های مثبتی است که بی شک حذف مظاهر مختلف خشونت از بافت جامعه و همچنین افزایش حساسیت مردم به خشونت طلبی را در پی خواهد داشت.
اعتقاد به باورهای ماوراء الطبیعی تا جایی که بر پایه جهان بینی جنگ همیشگی خیر و شر استوار هستند در گسترش و همچنین توجیه خشونت تحت عنواینی همچون خشونت خوب, خشونت علیه شیاطین و خشونت علیه افراد شرور نقش مهمی ایفاء می کند.
شرارت یا خشونت ایده آلیستی در واقع منعکس کننده باوری اخلاقی است که بر پایه آن یک فرد خود را سمبل خوبی و خیر و طرف مقابل خود را سمبل بدی و شر می داند.
شواهد تاریخی حاکی از آن است که خشونت های بزرگ مقیاس نسبت به جمعیت زمین و همچنین جنگ های طولانی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از اعتقاد به باورهای ماوراء الطبیعی و تقسیم بندی گروه های انسانی بر پایه چنین باور هایی ناشی شده اند. امروزه اگرچه جنگ های بین ادیان نادر شده است هنوز خشونت های فرقه ای موجب جراحت و تلفات جانی فراوان می شوند.
بارزترین نمونه توجیه خشونت بر اساس باورهای دینی را می توان در کابینه رییس جمهورکنونی آمریکا و نو محافظه کاران جنگ طلب دید که به شدت تحت تاثیر بنیاد گرایی مسیحی و باورهای مبتنی بر خیر و شر هستند.
در یک نگرش فمینیستی, زنان همیشه قربانی خشونت هستند. گستره و شدت خشونت علیه زنان به اشکال مختلف مانند خشونت کلامی, خشونت خیابانی, خشونت خانگی و بویژه خشونت جنسی واقعیتی انکارناپذیر است. برخی با تاکید بر روانشناسی زنان خشونت توسط آنها را دور از انتظار می دانند.
در حالیکه شواهدی همچون کودک آزاری بیانگر آن است که شدت و گستره نسبتا کم خشونت توسط زنان بیشتر ناشی از محدودیت های جسمی و فیزیولوژیک است تا حضور غریزه ای کاملا غیر خشن در وجود آنها. همچنین نباید فراموش کرد که زنان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مسبب بخش قابل توجهی از خشونت ها در گروه های مردان هستند.
زنان گاهی اوقات به خاطر محدودیت های فیزیکی خشونت خود را با استفاده ابزاری از یک مرد اعمال می کنند. همچنین خشونت های شدیدی در گروه های مردان به خاطر مفهوم تملک و تصاحب جنسی ایجاد می شوند که زنان در آن نقشی غیر مستقیم دارند.
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.