در تصميم گيري هاي مديريتي هيچ مبحثي ضروري تر و مهمتر از ارزيابي و مديريت ريسك نيست. قيمت سهام تا حدودي از ميزان ريسكي كه سرمايه گذار براي ماندن در شركت آن را مي پذيرد متأثر ميشود و شركتها معمولاً سعي ميكنند تركيب مناسبي ميان ريسك و بازده ايجاد كنند بطوري كه بتوانند ثروت سهامداران را به حداكثر برسانند .منظور پيدا كردن يك راه حل سرمايه گذاري قابل قبول نيست بلكه تعيين يك وضعيت مناسب براي معيار ريسك و بازده است.
تاریخ انتشار | 24 اکتبر 2018 |
---|---|
تعداد صفحات | 37 صفحه |
فرمت | word ورد – قابل ویرایش |
دانلود مقاله ریسک که شامل مقاله ریسک مالی می باشد دانلود پروژه مدیریت ریسک آموزش ریسک در سرمایه گذاری است و این دانلود پروژه حسابداری ریسک است.
ريشه ريسك از كلمه ايتالياييRISCARE به مفهومTO VENTURE است. اين مفهوم بمعني تقبل ريسك در اتخاذ آگاهانه تصميم دلالت دارد به عبارتي تحمل ميزان ضرر و يا احتمال ضرر آتي كه از هر تصميم يا پديده بالقوه ناشي ميشود .
بطور كلي تا دهه ۵۰ نگرش به ريسك محدود، يك بعدي و كيفي بوده است . ماركويتز دانشمند آمريكايي اولين كسي بود كه مقوله ريسك را كمي كرد . ماركويتز اعلام داشت كه تصميمهاي مالي بايستي براساس ريسك و بازده انجام شود و نتيجه كارا و ارائه خط مقدم كارا بود. كليه نقاط روي اين خط بهينه بودند به اين معني كه در يك سطح مشخص بازده كمترين ريسك و در يك سطح مشخص بيشترين بازده را نصيب سرمايه گذار ميكردند.
ويليام شارپ بتا(beta) را معرفي كرد. بتا حركت يك سهم در مقابل حركت بازار را اندازه گيري ميكند و به آن ريسك نسبي نيز گفته ميشود .
در دهه ۷۰ مك كالي ديرش را معرفي كرد ، ديرش نيز معياري از ريسك است كه تغييرات قيمت اوراق بهادار با درآمد ثابت را در مقابل تغيير نرخ بهره اندازه گيري ميكند.
در دهه ۱۹۸۰و سالهاي نخستين دهه۱۹۹۰ شركتها در بسياري از موارد ، ديدگاه خود را نسبت به ريسك تغيير دادند . فراتر اينكه بسياري از رويدادهاي اين سالها باعث شد كه هدفهاي بلند مدت ريسك براي هميشه تغيير كند . مديراني كه از اين بابت ناآگاه و بي اعتنا بودند دچار مشكلات بزرگي شدند و هزينه هاي سنگيني را پرداخت نمودند .
ميزان ورشكستگي بانكها به سطحي رسيد كه از دهه ۱۹۳۰تا آن زمان بي سابقه بود. حتي شركتهايي كه توانستن خود را نجات دهند تنها به افزايش ارزش بسيار اندك و رشدي ناچيز اكتفا كردند.
براي درك طبيعت ريسك ابتدا بايد از تعريف آن آغاز كرد، اگر چه تفاوتهاي فراواني در چگونگي تعريف ريسك وجود دارد تعريفي كه ارائه ميشود به طور مختصر ماهيت آن را نشان ميدهد .
ريسك يعني(( احتمال متحمل شدن زيان))، اين تعريف داراي دو جنبه اصلي از ريسك است؛
۱- مقدار زيان بايستي ممكن باشد.
۲ – عدم اطمينان در رابطه با آن زيان بايستي وجود داشته باشد.
ريسك در زبان عرف عبارتست از : خطري كه به علت عدم اطمينان در مورد وقوع حادثه اي در آينده پيش مي آيد و هر چقدر اين عدم اطمينان بيشتر باشد اصطلاحاً گفته ميشود ريسك زيادتر است .
فرهنگ وبستر ، ريسك را در معرض خطر قرار گرفتن تعريف كرده است .
الف)ريسك مالي(ريسك بازار سرمايه اي):
بازار سرمايه و ريسكهاي مربوطه ،بر ارزش همه شركتها اثر مي گذارد، به ويژه در مورد سازمان هاي مالي اين اثر بيشتر قابل لمس است و اهميت بيشتري دارد. در واقع سازمان هاي مالي به زحمت ميتوان ريسك بازار سرمايه را از ريسك بازار محصول تفكيك كرد، زيرا محصولات اين سازمانها در بازارهاي سرمايه خريد و فروش مي شوند. مثل: ريسك نرخ بهره ميتواند باعث شود كه يك گيرنده وام كه از توانايي بالايي برخوردار نيست با ريسك مربوط به سوخت شدن داراييهايش روبرو شود. بنابراين ريسك نرخ بهره ميتواند به ريسك تجاري تبديل شود كه خود گونه اي از ريسك بازار سرمايه است.
در وضع غير عادي، نوسانات نرخ بهره ميتواند بحران نقدينگي به بار آورد. ولي موضوع ريسك نرخ بهره بسي گسترده تر و پر دامنه تر از موضوع نقدينگي است . نوسان قيمت دارايي هاي مالي كه به سبب تغيير در نرخ بهره رخ ميدهد ، به اندازه اي زياد است كه موجب مي شود ريسك سوخت شدن به صورت بزرگترين عامل تهديد كننده براي ادامه حيات سازمانهاي مالي در آيد. تغيير در ارزش داراييها كه به سبب نوسانات نرخ بهره به وجود مي آيد تابع ميزان يا دامنه تغيير نرخ بهره و سررسيد دارايي هاي موسسه است.
براي متخصصان سازمان هاي مالي، مهمترين ريسك بازار سرمايه مربوط به نداشتن نقدينگي لازم جهت پرداخت به موقع تعهدات است. آشكارترين شكل اين ريسك مربوط به ناتواني موسسه مالي در پرداخت وجوه مورد تقاضا است. سپرده گذاران پس از مواجه با چنين وضعي احساس يأس و نااميدي ميكنند. براي كنترل ميزان نقدينگي موسسات مالي بايد سررسيد و بدهي هاي موسسه را با عمر داراييهاي موسسه مقايسه كنند. مانده اين دو حساب بايد متناسب هم باشند تا تغيير نرخ بهره نتواند امنيت و سلامت موسسه را دستخوش تهديد قرار دهد.
يك راه منطقي براي تقسيم ريسك كلي به اجزاي آن ، تمايز ميان اجزاء كلي (بازار)و اجزاء خاص(اوراق خاص)است. اين دو نوع ريسك را كه تجزيه و تحليل گران مدرن به آنها ريسك غير سيستماتيك و ريسك سيستماتيك مي گويند بصورت زير ميتوان نشان داد:
ريسك سيستماتيك + ريسك غير سيستماتيك =ريسك كل
۱-ريسك غير سيستماتيك :
آن قسمت از تغيير پذيري در بازده كلي اوراق بهادار را كه به تغيير پذيري كل بازار بستگي دارد. اگرچه كليه اوراق بهادار تا حدودي از ريسك غير سيستماتيك برخوردار هستند ولي سهام عادي بيشتر با اين نوع ريسك مرتبط است . اين نوع ريسك را ميتوان با ايجاد پرتفليو كاهش داد .
۲-ريسك سيستماتيك :
چه چيزي باعث ايجاد ريسك براي دارايي مالي ميشود ؟
معمولاً سرمايه گذاران به عوامل مختلفي همچون ريسك نوسان نرخ بهره و ريسك بازار اشاره مي كنند . در اينجا فقط به اين نكته اشاره ميكنيم كه ريسك كلي دارايي مالي تابعي است
از چندين عامل كه در زير به آنها مي پردازيم :
ريسكي است كه يك سرمايه گذار به هنگام خريدن اوراق قرضه با بهره ثابت مي پذيرد. قيمت چنين اوراق قرضه اي در صورت افزايش نرخ بهره در بازار كاهش ميابد و دارنده آن در صورت
فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسيد متحمل زيان مي شود . قيمت اوراق بهادار با نرخ بهره رابطه معكوس دارد . تاثير نرخ نوسان نرخ بهره بر روي اوراق قرضه خيلي بيشتر از سهام
عادي است و بيشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است .
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.