تحقیق ، پژوهش و مقاله ای کامل در خصوص انواع سیره های مختلف حضرت و امام جواد علیه السلام که به صورت قابل ویرایش و در فایل ورد Word در 28 صفحه تنظیم و نوشته شده است.
تاریخ انتشار | 07 سپتامبر 2018 |
---|---|
فرمت | Word (ورد) – قابل ویرایش |
تعداد صفحات | 28 صفحه |
مقاله کاملی در خصوص سیره امام جواد ع در انواع موضوعات شامل سیره تربیتی، سیره عملی، سیره سیاسی، سیره اجتماعی، سیره اقتصادی، سیره عبادی امام جواد علیه السلام که به صورت کامل در مقاله سیره امام جواد (ع) جمع آوری و تنظیم شده است، این مقاله در ۲۸ صفحه تنظیم و نوشته شده است، در ادامه میتوانید برخی عناوین این مقاله را مشاهده نمایید.
و …
مقدمه
حضرت امام محمدتقي عليه السلام به اعتراف تمام مورخين ومحدثين نهمين امام برحق وپيشواي فرقه شيعه واولابتصرف درعالم وجودميباشدوبتواتررسيده که امام رضا(ع) درسال۲۰۳ مسموماً رحلت کرددرحالي که فرزندش محمدتقي (ع) به سن بين هفت وهشت ساله بوده ئزمين هم خالي ازحجت نميشودودايع امامت راحضرت رضابا…متواتره بامام محمدتقي(ع) برگزارکردواين کودک هشت ساله دستي برعالم وجودودستي به افکارعامه داشت. اين کودک نابالغ برتمام بلغاي جهان دست يافت ودرهمين سن همان احتجاجات علميراکه امام صادق(ع) کرداوهم بابزرگترين علمايمعاصروقويترين قضات عصروحجت وقت ازقدرت الهي موکول به زمان ومکان وآداب وسنن بشري نيست يک امري فارق العاده خارج ازقواي بشري است که به فرمان الهي وتجهيزات آسماني درمحيط آدميان به کارهدايت وارشاداشتغال يافتهاند.
حضرت محمدبن علي التقي الجوادامام نهم که۲۵ سال عمرکردو۱۷ سال تصرف درعالم وجودداشت تمام شرايط امامت راواجدوباکليهي حوادث وقايع سياسي عصرمواجه گرديدومقاومت کردوظيفهي تصرف خودرادراموربشري وهدايت وارشادانجام داده است اينک اوراق کوتاه زندگي آن حضرت راورق ميزنيم تااين حقيقت برماآشکارگردد.
احاديث امام جواد (عليه السلام)
۱٫صبررابالش كن وفقررادرآغوش بگير وشهات را به دورانداز وباهواي نفس مخالفت كن وبدان كه دربرابرديدهي خدايي ،پس بنگر كه چگونهاي. (تحف العقول ص۴۷۸)
۲٫سه چيز است كه هركس آنرامراعات كند پشيمان نگردد ۱٫اجتناب ازعجله۲٫مشورت كردن۳٫توكل برخداونددرهنگام تصميم گيري. (مسندالامام الجود(ع))
۳٫جان ودارايي ازبخششهاي گواري خداست وعاريه سپردهاوست تاآنجاكه ازآن بهرهمندشويم مايهيخوشي وشادي است وانچه همه ببرنداجروصواب است پس هركس جزعش برصبرش غالب شوداجرش ضايع شده پناه خداازآن. (تحف العقول ص ۴۷۹)
۵٫سهچيزاست كه بنده رابه رضوان خدا ميرساند۱٫زيادياستغفار۲٫نرم خويي۳٫صدقه بسياردادن (مسندالامام الجوادص۲۴۷)
۶٫ازهمراهي ورفاقت باشروروبدجنس بپرهيز زيراكه اومانندشمشيربرهنه است كه ظاهرش نيكوواثرش زشت است. (مسندالامام الجوادص۲۴۳)
۷٫پسانداختن توبه فريب خوردن است. (تحف العقول ص۴۸۰)
۸٫همواره به تأخيرانداختن انجام كارها،سرگرداني است. (تحف العقول ص۴۸۰)
۱۰٫اظهار چيزي پيش ازآنكه پايدار شود مايه تباهي است. (تحف العقول ص۴۸۰)
۱۱٫عالمان به سبب زيادي جاهلان غريباند. (مسند الامام الجواد ص۲۴۷)
۱۲٫قائم ما همان مهدي است كه درغيبتشان بايددرمنتظرشان شوند ودرظهورشان اطاعتشان كنند.اوست.مياز پسران من است. (مسند الامام الجواد۲۴۳)
۱۴٫اعتماد به خداوند بهاي هرچيزگرانبها ونردبان هرامربلندمرتبهاي است. (مسند الامام الجوادص۲۴۴)
۱۵٫نعمتي كه براي آن شكرگزاري نشودمانندگناهي است كه آمرزيده نگردد.(مسند الامام الجوادص۲۴۳)
۱۶٫چهارچيزياري دهندهي انسان دركاراست،سلامت،بي نيازي،دانش،توفيق. (مسند الامام الجوادص۲۴۶)
اخلاق وسيره حضرت جواد
امام نهم با آنکه کوچک بود که پدرش از جهان در گذشت باز چنان مجسمه وقار وصاحب عزت واقتدار بود هيچوقت کارهاي کودکانه وعبث وخنده با صداي قهقهه از او ديده نشد درسال ۲۰۴ يعني يک سال پس از شهادت حضرت رضا (ع)مامون در بغداد به شکار رفت گروهي با او بودند در کوچههاي بغداد بچههاي خورد سال بازي ميکردند کودکي آرام در يک گوشه ايستاده ديد مانند يک پير سال خورده اي که به حر کات کودکانه فرزندان بنگرد به ببازي کودکانه آن اطفال نگاه ميکرد در اينموقع ۱۱ساله بود چون مامون خليفه لا آن جاه وجلال پيدا شد همه اطفال فرارکردند مگر اين پسر خرد سال که از جاي خود تکان نخورده مأمون نزديک شد پرسيد اي پسر تو چرا فرارنکردي مانند ساير کودکان گفت راه تنگ نبود که مانع عبور شما باشم وکار بدي از من صارد نشده بود که بيميداشته باشم ونسبت به شما هم گمان بد نميکنم که بکسي بدون جهت وتقصير اذيتي بکني از اين جهت من همچنان بر جاي خود ايستادم مأمون از شهادت وشجاعت ادبي اين پسر سخت در شگفتي رفت گفت اسم شما چيست جواب دادمحمد پسر کي هستي پسر علي مأمون باز شکاري خود را براي گرفتن صيد
فرستاده بود مدتي طول کشيد که باز بازگشت ودر چنگال او يک ماهي کوچکي بوده خليفه تعجب کرد ماهي را از چمگ او باز گرفت دردست داشت مقابل محمد رسيد گفت يا محمد اين چيست در دست من کودک جواب داد يا اميرالمومنين خداوند تبارک وتعالي بقدرت خود در درياها ماهياني خلق فرموده که صيد ملوک وپادشاهان ميشود وآنها با آن ماهي سلاله ودودمان خاندان نبوت را امتحان ميکنند مأمون سخت در تعجب شد گفت تو ابن رپا نيستي؟ جواب دادآري او را اکرم واحسان فراوان فرمود.
حضرت جواد در اين بيان يک فصلي از جغرافياي درياها وحيوان شناسي براي مأمون بيان فرمود.
اسلام در عصر حضرت جواد (ع)
دورانم اعتلا وارتقاء امپراطور اسلام در عصرهارون ومأمون بحد کمال رسيده بوده و اگر فرصتي بحضرت امام رضا (ع)داده ميشد وحسن نيتي در انتخاب آنحضرت بولايتعهدي بوده در عظمت اسلام وتوريج شعائر دين بزرگترين قدم مؤثر برداشته ميشدوآن کشور پهناور که بيش از ۴۵کشور بزرگ وهزار ميليون پير و مسلمان بود از حقيقت دين وطرف تعليم وتربيت آن استفاده ميکردند با کمال تأسف بايد گفت که جاه طلبان سعايت کردند وبمنظوقه الملک عقيم مأمون وليعهد بي نظير خود را کشت و دوران امامت ورياست روحاني بحضرت جواد منتقل شد.
حضرت جواد الائمه در ترويج دين وحفظ شعائر اسلام همان وظيفه را داشت که حضرت سجاد(ع)يا امام محمد باقر(ع)داشتند از نظر امامت و ولايت همه در يک صف قرار گرفته ومسئوليت مستقيميدر بار گاه الهي براي تبليغ دين وتشريح احکام سيدالمرسلين وتعليم و تربيت اسلاميداشتند حضرت جواد(ع) که عمرش چون گل کوتاه بود ومواجه با سياست تفکيک فرق اسلام وتقويت ائمه اربعه شافعي وحنفي ومالکي وحنبلي گرديد بايد طريقه حقه اماميه را که اصل قوانين لايتغير فقه اسلام است بمردم برساند پروردگار موجبات آنرا فراهم کرد کهيک کودک نابالغ که زمامدار ولايت مطلقه عصر است در مقابل سيل علماي مختلف العقيده ومحققين بزرگ وشهير اسلام احتجاج ومناظره ومباحثه نمايد ومشکلات علميومعضلات مسائل فقها و مهام امور اجتماعي که هر دسته بطريقي عمل ميکنند راه کوتاه
ونزديک بحقيقت ونيل بسعادت را بمردم بنمايد وبا همين سن ودر همين محيط که علم ودانش روبترقي نهاده وعلوم وفنون ساير ملل در اسلام ترجمه ونشر يافته ومکتب اسلام وسعتي گرفته دانشگاه اسلام سرتا سر جهان را از کتاب وتعليم وتربيت پر کرده امام و والي بتصرف از خاندانهاشميدر صغر سن وارد بحث علميگشته وقول علماء را در مضيقه ناداني محصور ساخت وتحقيق وتشريح فقه واصول واختلافات ورياضيات وفلکيات پرداخت وهمان خدمتي که بعضي از ائمه هدي با شمشير ميکردنداين امام همام با احتجابات خود نموده وبکلي خط سير حرکت فکري مسلمانان را برگردانيد وجامعه علماء و روحانيون با تعصبي هم که داشتند اعتراض وتصديق کردند که علم ودانش حضرت جواد از منبع علوم نبوت سرچشمه گرفته ودر مکتب شديد القوي ربوبي تربيت يافته وبنيهاشم از صغير وکبير در علم ودانش بي شبيه وبي نظيرند.آنچه را که مردم کتمان کرده بودند يا ائمه اربعه وجاعلين حديث وخبر بمردم آموخته بودند براي مسلمانان کشف کرد وچهره زيباي حقيقت دين را بمردم نشانداد.
کرامت حضرت جواد (ع)
صاحب روضه الصفا مينويسد حضرت جواد(ع) در کمال فضيلت وعلم وادب وحکمت بوده.وهيچ سيدي بمرتبه او نرسيده ويکي از اکابر علماء گفته در عراق شنيدم که شخصي دعوي نبوت کرده و او را با بند آهن بشام آوردند ودر گوشه زنداني کردند من براي ملاقات او بدانجام رفتم ودر بان را چيزي دادم که پيغمبر جديد را ملاقات کنم چون بر او وارد شدم ديدم مردي در کمال فهم وفراست وذهن وکياست ميباشد گفتم تو کيستي واز کجائي وچه
ميگووچه ميگويي گفت من از شهر شام هستم وسالهابحال خود عبادت ميکردم يکشب در همان مسجدي که سر مبارک حضرت حسين بن علي بن ابطالب امير المومنين را نصب کرده بودند روي بقبله نشسته بودم بعبادت وذکر حقتعالي مشغول بودم شخصي جوان پيش روي من پديد آمد گفت برخيز برخواستم وچون مقداري مسافت قطع کردم خود را در مسجد کوفهيافتم فرمود ميداني اينجا کجاست گفتم آري مسجد کوفه است او بنماز ايستاد منهم اقتداء کردم از نماز فارغ شديم بيرون آمدم با او همراه بودم پس از آن که قدميچند برداشتم خود را درمسجد رسول (ص)درمدينه ديدم بروضه مبارکه که وارد سلام کرديم او درنماز ايستاد ومن نيز مشغول شدم وپس از اداء نماز بيرون آمديم باز چند قدميرفته خود را درمکه ديدم فرمود کجاست گفتم اينجا مکه است بطواف مشغول شديم وپس از طواف از مکه بيرون آمده بجاي خود قرار گرفته وبعبادت مشغول شدم واز اين حال در شگفتي بودم تا سال ديگر در همان اوقات آنشخص آمد سلام عرض کردم مانند سال گذشته همان اماکن متبرکه را زيارت کرديم چون موقوع مفارقت رسيد او را سوگند دادم که خود را به من معرفي کن فرمود من محمد بن علي بن موسي ابن جعفر ميباشم روزديگر اين گزارش را با ياران خود درجلسه بميان گذاشتم آنها خبر را افشاء کرده وبوالي شام نوشته و او همه مارا دعوي بنوي زنداني کرده درحاليکه من ادعائي ندارم ونامه بوالي شام نوشتم حقيقت امر را براي او شرح دادم والي دستور داد او را آزاد نمايند تا يکشب از شام بکوفه بمدينه از آنجا بمکه برود من از جواب استهزائي والي ملول شدم رفتم بسراغ او تابار ديگر او را ببينم با او حکايت باز گويم ديدم
نگهبانان وسپاهيان حافظ زندان مضطرب هستند گفتم چه شده گفتند آن زنداني ديش غائب شده با آنکه مقيد بغل وزنجير بوده معلوم نيست به زمين رفتهيا به آسمان من فهميدم از انفاس قدسيه حضرت جوادالائمه امام محمد تقي آزادي يافته است.
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق به صورت پراکنده و جزئی می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.