تاریخ انتشار | 04 جولای 2021 |
---|---|
فرمت فایل | قابل ویرایش – ورد – word |
تعداد صفحات | 24 صفحه |
سالها پيش در پاييز سال ۱۹۸۷, Thomas knoll، دانشجوي دكتراي رشته ) (Computer Visionدر حال كار روي برنامهاي بود كه بتواند تصاوير طيف خاكستري كامپيوتري را روي مانيتورهاي سياهوسفيد نقشهبيتي به نمايش درآورد. اين برنامه به نوعي سرگرمي دوره دانشجويي نول محسوب ميشد كه فارغ از درسهاي دوره دكتري، در خانه خود و روي كامپيوتر مك پلاس خانگياش روي آن كار ميكرد. اين كد برنامه به هيچ وجه مربوط به رساله پاياننامه نول نميشد و خود او نيز در اوايل كار هرگز فكر نميكرد كه اين برنامه ساده او قرار است روزي به بزرگترين نرمافزار ويرايش تصوير تبديل شود.
اين برنامه نظر John، برادر نول را جلب كرد. جان در آن زمان در شركت بزرگ (Industrial Light and Magic ILM)در مارين كانتري كاليفرنيا مشغول به كار بود. ILM مركز جلوههاي ويژه تصويري در شركت عظيم لوكاس فيلم بود كه در آن زمان بزرگترين و معتبرترين شركت فيلمسازي به شمار ميرفت. با تهيه فيلم جنگهاي ستارهاي، لوكاس فيلم ثابت كرده بود كه جلوههاي تصويري كارآمد ميتوانند با تركيب شخصيتهاي خيالي و داستاني دور از ذهن، به يك پديده در دنياي سينما تبديل شوند.
در پي موفقيت عظيم آن فيلم، همه در پي يافتن راهحلهاي ديجيتالي براي چنين مقاصدي بودند و به همين علت جان نيز به محض اطلاع از پروژه برادرش، از او خواست كه از برنامهاش براي توليد تصاوير ديجيتالي استفاده كند. اين برنامه ساده Display نام داشت و نمايش تصاوير ديجيتالي توسط اين برنامه نتيجه خوبي را به دنبال داشت كه نقطه سرآغاز كار اين دو برادر شد. خود جان چنين تعريف ميكند:
“من نميدونستم چطور ميشه از Display استفاده كرد. وقتي براي اولين بار يك عكس سياه و سفيد رو با اون باز كردم، از جان پرسيدم آيا ميتونه كد برنامه رو جوري تغيير بده كه تصاوير رو با فرمتهاي ديگه هم ذخيره كنه؟! اگهDisplay ميتونست چنين كاري كنه اونوقت من ميتونستم با اون از عكس برنامههاي ديگه خروجي بگيرم. من چندتا عكس رو كه از كامپيوترهاي لايت اند مجيك آورده بودم، توي Display باز كردم. اما روي كامپيوتر من خيلي تيره نمايش داده شدند. بنابراين دوباره از توماس پرسيدم: ميتوني كاري كني كه اين عكسها كمي روشنتر بشن يا مثلا مقدار شفافيت اونها رو تغيير بدي؟”
همين سوال ساده سرآغاز كار بر روي نرمافزاري شد كه امروزه آن را با نام فتوشاپ ميشناسيم.
جان توسط پدرش كه در دانشگاه ميشيگان سمت استادي داشت، ترتيب سفارش يك كامپيوتر Macintosh II را كه اولين مدل رنگي محسوب ميشد داد. به محض خريداري اين كامپيوتر، نول دوباره شروع به كار روي برنامه كرد، به نوعي كه بتواند روي مانيتورهاي رنگي نيز كار كند. آن دو به مدت چند ماه به طور مداوم روي اين پروژه كار كردند تا بتوانند قابليتهاي نمايشي آن را افزايش دهند. در همان زمان به اصرار جان، توماس كدهاي مخصوص خواندن و ذخيرهكردن فرمتهاي مختلف رنگدانهها را به برنامهاش اضافه كرد كه همان كدها سالها بعد تبديل به فيلترها plug-inتصويرهاي نقشه بيتي شدند.
توماس پس از مدتي كار روي برنامهاش موفق به ساخت ابزار منحصر به فرد محدوده انتخاب (Selection Tools) شد كه بدون اينكه لبههاي زمخت و ناهموار ايجاد كند، قابليت جدا كردن مناطق رنگي را داشت. او همچنين توانست قابليتهاي فوقالعادهاي مثل Levelها را براي تنظيم تناليته تصوير، Hue and Saturation را براي تنظيمات رنگي و نيز قابليتهاي رنگآميزي را براي تغيير رنگ مناطق مورد نظر در تصاوير نقشه بيتي فراهم كند.
در تابستان ۱۹۸۸ بود كه جان بالاخره به اين نتيجه رسيد كه كاربرد برنامه ساخته شده به حدي از انتظار رسيده است كه بتوان از آن به عنوان يك محصول تجاري استفاده كرد. توماس از اين فكر جان شگفت زده شد:” جداً فكر ميكني بتونيم اين برنامه رو به كسي بفروشيم؟ من كه فكرش رو نميكنم. ” جان با خوشبيني برادرش را متقاعد كرد كه اين كار اصلا دور از ذهن نيست و به او قول داد كه سعياش را ميكند تا از برنامه ساخته شده، يك نرمافزار تجاري بسازد.
جان راست ميگفت. فروش چنين برنامهاي به همين سادگيها نبود و كار بسيار زيادتري لازم داشت تا به چنين نتيجهاي برسد. اما جان دست بردار نبود.
در همان زمان بود كه جان در نشريه MacWeek آگهي تبليغ نرمافزار ويرايشگري را ديد كه PhotoMac نام داشت. ديدن آن آگهي باعث شد كه جان بيشتر در فكر فروش نرمافزار خودشان بيفتد. به همين علت براي تحقيق پيرامون نرمافزار جديد راهي همايش SIGGRAPH شد. نتيجه همايش براي او رضايتبخش بود. طوري كه خود او ميگويد”ما هيچ نگرانياي از آن نرمافزار نداشتيم. برنامه ما قابليتهاي بزرگي داشت كه PhotoMac فاقد آنها بود” و درحقيقت تعجب كرده بود كه برنامهاي با چنين قابليتهاي سطح پاييني ميتواند فروخته شود! توماس بارها و بارها نام برنامه خودشان را تغيير داد و هر بار كه نام جديدي براي آن برميگزيد چيز ديگري نظرش را جلب ميكرد و باعث ميشد دوباره آن را تغيير دهد. دقيقا مشخص نيست نام فتوشاپ از كجا گرفته شد.
به نظر ميرسد اين نام را يكي از افراد مورد اعتماد او به وي پيشنهاد داد و در حقيقت اين نام آخرين نامي بود كه برگزيده شد و روي نرمافزار مورد نظر باقي ماند.
پس از نامگذاري نرمافزار، جان شروع كرد به گشتن به دنبال شركتي كه روي فتوشاپ سرمايهگذاري كند. اولين شركتي كه با آنها وارد مذاكره شدSuperMacبود كه اختلافات مالي موجب جلوگيري از رسيدن به توافق نهايي بين آنها شد. Aldus در حال كار روي يك پروژه خانگي بود و Adobe نيز عليرغم علاقهمندياي كه به همكاري نشان داد اما روند كار آنها به سرعتي نبود كه بتوانند به راحتي وارد مذاكره شوند. در آن زماني كه جان در دره سيليكون به دنبال شركتي براي همكاري ميگشت، توماس نيز بهطور تمام وقت در حال كار روي فتوشاپ بود تا بتواند امكانات و قابليتهاي بيشتري را به آن اضافه كند. در اين زمان جان نيز براي اينكه بتواند امكان استفاده از نرمافزار را براي عموم سادهتر كند، يك راهنماي ساده براي آن تهيه كرد كه ميتوانست نحوه كار با نرمافزار را به خوبي تشريح كند.
زحمات اين دو بالاخره نتيجه داد و توانستند با شركت Barneyscan وارد مذاكره شوند. اين شركت در آن زمان سازنده اسكنرهاي نقشهبيتي بود و قصد داشت با خريد فتوشاپ و استفاده از آن در جهت بالابردن كارايي اسكنرهاي خود، فروش سختافزارهاي خود را افزايش دهد. اقدامات اوليه انجام شد و اولين نسخه نرمافزار به عنوان يك برنامه الحاقي براي اسكنرها به بازار آمد. از نسخه فتوشاپ چيزي در حدود دويست كپي به فروش رفت كه هرچند قابل ملاحظه نبود، اما بههرحال اولين فروش تجاري برنامه خانگي برادران نول به شمار ميرفت.
در همين زمان جان، نرمافزار خودش را به مهندسان شركت اپل نشان داد.
اين كار يك موفقيت عظيم براي او محسوب ميشد. چرا كه مهندسان اپل از او خواستند يك كپي از نرمافزار را پيش آنها بگذارد تا آنها روي آن تحقيق كنند. اين اتفاق باعث شد تا آنها از اين نرمافزار بين دوستان خود تعريف كرده و كپيهايي از آن را براي يكديگر بفرستند.
استفاده از آن توسط كارشناسان و تاييد آنها به نوعي يك تبليغ غيرمستقيم براي فتوشاپ محسوب ميشد و باعث شد ديد عمومي نسبت به اين برنامه ساده بهتر شود. جان با استفاده از اين فرصت دوباره براي فروش برنامهاش به شركت ادوبي مراجعه كرد و اينبار Russel Brown، مدير هنري شركت ادوبي، به شدت تحت تاثير قابليتهاي فوقالعاده فتوشاپ قرار گرفت. او كه چند روز قبل قرارداد امضانشدهاي را براي خريد نرمافزار ColorStudio تنظيم كرده بود، بلافاصله تغيير عقيده داد و تحتتاثير جان متقاعد شد كه فتوشاپ قابليتهاي بيشتري دارد. با امضاي قرارداد مشترك بين آندو، شركت ادوبي حق پخش فتوشاپ را از جان خريد و ماجراي دنبالهدار فتوشاپ و ادوبي از همانجا آغاز شد.
نكته بسيار كليدي در اين توافقنامه اين بود كه جان تنها “حق توزيع فتوشاپ” را به شركت ادوبي فروخت و اين نرمافزار تا سالها بعد كه موفقيتي بسيار عظيم را به دنبال داشت هرگز توسط ادوبي بهطور كامل خريداري نشد. ادوبي موافقت كرد كه نام فتوشاپ همچنان روي برنامه مذكور باقي بماند. جان و توماس نيز بيكار ننشستند و پس از امضاي قرارداد قانوني حق پخش، كار روي فتوشاپ را از سر گرفتند تا بتوانند قابليتهاي آن را براي نسخههاي بعدي افزايش دهند. همزمان با توماس كه در Ann Arbor در حال نوشتن كدهاي مربوط به قابليتهاي اصلي فتوشاپ بود، جان در كاليفرنيا در حال نوشتن كدهاي برنامههايي بود كه ميتوانستند به عنوان plug-inهايي براي خلق جلوههاي تصويري به كار روند. بسياري از اعضاي اصلي Adobe معتقد بودند، تلاشهاي جان كاملا بيفايده است و زحمات او هرگز براي يك نرمافزار جدي مانند فتوشاپ كاربردي نخواهد داشت. آنها به فتوشاپ به چشم يك ابزار ويرايش تصوير نگاه ميكردند كه تنها ميتواند به بازسازي و ترميم تصاوير بپردازد، نه خلق جلوههاي ويژه براي تصاوير. ولي جان بدون توجه به عقيده آنها به طور پنهاني مشغول نوشتن كدهايي شد كه بعدها به يكي از قدرتمندترين ابزارهاي فتوشاپ براي به زانو درآوردن ويرايشگرهاي ديگر تبديل شد.
عمليات ساماندهي فتوشاپ در آوريل ۱۹۸۹ نيز همچنان ادامه داشت و راسل براون و ديگر متخصصان ادوب با ايدههاي عجيب و غريبشان توماس را وادار به نوشتن كدهايي ميكردند كه عملا نشدني بود و قابليتهايي را از او ميخواستند كه تا آن روز در هيچ نرمافزار ديگري ارائه نشده بود. جان هم مشخصا تاثير بهسزايي در تشويق توماس داشت و ايدههاي خوبي براي كار به او ميداد.
تمام اين زحمات در سال ۱۹۹۰ به نتيجه رسيد و بالاخره نسخه يك فتوشاپ به بازار ارائه شد. كه البته چون باگهاي غير قابل پيشبيني زيادي در آن وجود داشت بلافاصله نسخه ترميم شده ۷٫۰٫۱ روانه بازار شد تا ضعفهاي نسخه قبلي را بپوشاند. عليرغم اين همه عجله براي عرضه اولين نسخه، وضع فتوشاپ نسبت به نرمافزارهاي رقيب (به طور خاص ColorStudio) خيلي بهتر بود. قابليتهاي چشمگير در كنار رابط كاربري ساده و راهنماي بسيار گوياي استفاده از آن توانست به سرعت در بين كاربران جا باز كند. فتوشاپ قابليتهايي را ارائه ميكرد كه رقبا فاقد آن بودند. در همان زمان بود كه انقلاب نشر روميزي در حال شكلگيري بود و فتوشاپ همگام با پيشرفت اين انقلاب در حال رشد بود. (هرچند كه براي همراهي با اين انقلاب مجبور بوديد يك كامپيوتر اپل داشته باشيد.)
این ها فقط بخشی از متون این مقاله و تحقیق و پروژه به صورت پراکنده و ناقص می باشد ، برای دانلود تحقیق ، دانلود مقاله ، دانلود پروژه به صورت کامل لطفا آن را خریداری نمایید. ( بالای صفحه )
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.